حکایت کنسرت در کرج / همان “یک کلمه ” پابرجاست، هنوز

“رساله یک کلمه” مشهورترین اثر میرزا یوسف تبریزی معروف به مستشارالدوله از روشنفکران و آزادی خواهان دوره قاجار است که چاپ اول آن در سال ۱۲۸۷ هجری قمری توجه بسیاری را به خود جلب کرد و به محل بحث و فحص فراوان تبدیل شد و در سال های ۱۳۰۵ و۱۳۲۵ نیز به شیوه چاپ سنگی تجدید چاپ گردید.

به گزارش شبکه خبری کرج ، مستشارالدوله متولد تبریز و صاحب منصب در سفارت خانه های ایران در تفلیس و فرانسه، در این رساله به واکاوی و جستجوی علل عقب ماندگی ایران و یافتن راه رهائی این مرز و بوم از توسعه نیافتگی پرداخته و آن را در یک کلمه خلاصه کرده است.

هرچند این مرد بیدار دل و آزادی خواه گرفتار همان سرنوشتی شد که دامنگیر همه آزادیخواهان آن زمان می شد و گفته شده که در زندان چنان زجر و آزاری به او دادند که چند سال بعد در سال ۱۳۱۳ هجری قمری در شرایطی سخت و طاقت فرسا، جان به جان آفرین تسلیم کرد، با این حال اما رساله یک کلمه این انسان فرهیخته و دانا برای همیشه و هنوز باقی ماند.

واضح است که این یک کلمه چیزی نیست جز قانون، یعنی همان مطالبی که میرزا یوسف خان تبریزی در تمام فصل های رساله خود چه آنجا که راجع به قانون اساسی و چه آنجا که به تغییر و اصلاح امور کشور مربوط می شود، بیان و تاکید کرده است که رشد، پیشرفت و ترقی ایران در گرو اجرای قانون است و بس.

جالب تر و ارزشمندتر اینکه این گفته و نوشته این مرد وطن پرست که نهایت همت و کوشش او تطبیق قوانین با اصول شرع اسلام و خصوصیات جامعه ایرانی بوده است، کماکان رمز طلایی عبور از همه تنش ها و چالشهای امروزی ایران اسلامی نیز هست، به عبارت دیگر اجرای قانون چه در گذشته، چه اکنون و چه در آینده به امری لاتغییر بدل شده و پابرجایی این یک کلمه حلال و راهگشای همه مشکلات و موانع در همه دوران ها بوده و خواهد بود.

باری، این مقدمه به نسبت طولانی از یک سو بیشتر با هدف تاکید دوباره بر امر پذیرفته شده ای به نام قانون و از سوی دیگر به منظور گشودن دریچه ای برای ورود به بحث داغ و در عین حال حساس این روزهای شهرمان در این مقال آورده شد، بحثی که طی ماهها و هفته های اخیر در فضای رسانه ای استانمان البرز و مرکز آن کرج بسیار به آن پرداخته شده که به زعم نگارنده چندان زیبنده مردم شریف، فرهیخته و ولایت مدار این دیار کهن نیست.

ماجرا از چیزی تحت عنوان برگزاری کنسرت در شهرمان آغاز شد که خود این واژه دارای حواشی و بار معنایی خاصی است، یعنی اساسا نام کنسرت می تواند دو تصویر در ذهنها ایجاد کند، اول اینکه گویا دهها نوازنده سازهای مختلف قرار است در محلی همراه با پایکوبی و دست افشانی و بی هیچ ملاحظه ای به قول معروف به لهو و لعب بپردازند و تصویر دوم هم این است که گروهی از خانواده ها تصمیم می گیرند با خرید بلیت به تماشای برنامه ای شاد، مفرح و سرگرم کننده بروند، همانگونه که انواع برنامه های متنوع و شاد در مناسبتهای مختلف از جمله سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ولادت ائمه (ع) و اعیاد مذهبی و ملی در نقاط مختلف کشور برگزار می شود و حتی از سیمای جمهوری اسلامی نیز پخش می شود، البته با این تفاوت که نام آنها شاید کنسرت نباشد.

به عنوان مثال کافی است به برنامه های متعدد در شبکه های سیما بخصوص شبکه نسیم که در تبلیغ آن گفته می شود شبکه شادی و نشاط از جمله خندوانه، دورهمی و … نگاه کنیم، مگر نه این است که در آن یک مجری خوش پوش و خوش زبان و بذله گو در حضور و ابراز احساسات خانواده ها این برنامه را اجرا می کند و علاوه بر شوخی و خنده در لابلای آن از چند خواننده مجاز نیز دعوت می کنند تا ترانه ای برای شادی حاضران و میلیونها بیننده در سراسر کشور اجرا کند.

حال، چگونه است که یکی از همان خواننده های مجاز آن هم با اخذ مجوز از چندین نهاد ذیربط وقتی قصد دارد برنامه مشابهی را در یکی از شهرها از جمله شهر ما کرج اجرا کند، با واکنش ها و حاشیه هایی مواجه می شود که به زعم نگارنده در نهایت به سوژه ژورنالیستی و رفتار نه چندان خوشایند سواستفاده کنندگان تبدیل می شود.

در این میان البته نباید و نمی توان رفتار اندک افراد هنجار شکن و سواستفاده کن که اغلب در هر اجتماعی چند نفری از این نوع پیدا می شوند را نادیده گرفت و شاید این همان دغدغه اصلی آنانی است که اجرای چنین برنامه هایی را چندان شایسته شهری که اکثر قریب به اتفاق مردم آن ملتزم به رعایت شوون اسلامی هستند، نمی دانند.

بی تردید اینگونه دغدغه ها کاملا بجاست، چرا که ما در کشوری با قاعده و قانون اسلامی زندگی می کنیم و رعایت موازین و خطر قرمزها برهمگان واجب است، با این حال برای رفع این مشکل و دغدغه آیا باید کلیت این برنامه که جشن یا کنسرتی برای شادی و سرگرمی قشرهای مختلف بخصوص جوانان و نوجونان است را حذف و تعطیل کنیم، یا بجای آن با نظارت و کنترل بیشتر از حضور آن چند نفر نخاله و هنجارشکن ممانعت به عمل آوریم؟

تازه این پرسش مهم را هم نباید نادیده گرفت که این جشن و کنسرت با همه ایرادها و اشکال های احتمالی و در عین حال قابل اغماضی که دارد آیا بهتر نیست زیر نظارت و کنترل مسوولان ذیربط آنهم بطور آشکار برگزار شود و آیا این ممانعت ها، محدودیتها و سختگیریها سبب نمی شود که چنین برنامه هایی به جشن و رقص و پایکوبی زیرزمینی سوق پیدا کند، مگر نه این است که هر از گاهی خبر دستگیری عده ای جوان در پارتی های شبانه و یا کنسرت های پنهانی و زیرزمینی در یکی از شهرها در رسانه ها منتشر می شود!

با این حساب تکلیف موسیقی، کنسرت و پارتی های زیرزمینی که معلوم است، اما بد نیست ببینیم که صدور مجوز برای اجرای کنسرت موسیقی در یک شهر دارای چه مراحلی است:

اولین مرحله قبل از هرچیز در برگزاری کنسرت عقد قرارداد با خواننده یا سرپرست گروه دارای مجوز است که این مرحله از صحبت های اولیه و تفاهم های شفاهی شروع می شود و سپس به عقد قرارداد و تعیین تاریخ برگزاری منجر می شود.

بعد از تفاهم با گروه هنرمندانی که قصد برگزاری کنسرت برایشان را دارند، نوبت به مراحلی چون اخذ و اجاره سالن در زمان مقرر، پیش پرداخت های مالی با سالن، نامه نگاری های سالن و سرپرست و شرکت به دفتر موسیقی، تعهد های مربوط خواننده و سرپرست، تائیدیه اولیه وزارت ارشاد،

مدیرکل دفتر موسیقی و حراست، تشکیل پرونده و تعهد شرکت و خواننده و سرپرست در اماکن، قرارداد خدمات انتظامی و پرداخت وجه آن و اماکن، ارجا به حراست، به شورای نظارت و به مدیرکل دفتر موسیقی، فرم های مربوط تبلیغات و اطلاع رسانی، مجوز و تعهد های مربوط به فیلمبرداری، اخذ مجوز تبلیغات از اداره تبلیغات ارشاد، مجوز از پایگاه پلیس امنیت منطقه و مدیریت مراکز فروش می رسد که البته چاپ، طراحی، توزیع بلیت ها اجاره، هماهنگی با خبرنگاران و فعالیت های مربوط به کنفرانس مطبوعاتی هماهنگی مهمانان، خبرنگاران، آفیش عکاسان، هنرمندان و بلیت های مهمان تمامی نهادهایی که به هر نحوی در امضای نامه های دخیل بوده اند از جمله طراحی دکور، طراح لباس، حضور صدابردار قبل از کنسرت برای شناخت موسیقی، طراحی نور، تامین و تولید تصویر، هماهنگی با کارگردان برای فیلمبرداری، حراست داخلی، کنترل دیجیتال، اجرای دکور، طراحی و تائید بروشور، چاپ و صحافی بروشور، کل تسویه های مالی با کل نهادهای مربوطه قبل از کنسرت و… از دیگر مواردی است که برای برگزاری یک کنسرت لازم و ضروری است.

اکنون فارغ از اینکه طی این مراحل قانونی و کسب مجوزهای لازم به چقدر زمان و هزینه نیاز دارد و در حالی که عده ای هم برای تماشای این کنسرت بلیت تهیه کرده و برنامه ریزی کرده اند، به یکباره چنانچه گروهی بخواهند مانع برگزاری این برنامه موسیقی و یا همان کنسرت شوند، آیا این نادیده گرفتن و بی اعتنایی به قانون نیست؟

شاید این گروه بخاطر باورها و اعتقاداتشان اساسا با موسیقی و اواز موافقت چندانی نداشته باشند و به زعم خودشان اجرای کنسرت را نیز یک نیاز برای جامعه ندانند و یا اختلاط زن و مرد و یا هر اشکال دیگری موجب نارضایتی آنان شده، آیا رفع چنین ایرادهایی از مسیر قانون و با روشهای مسالمت آمیز و دوستانه بیشتر جواب نمی دهد؟

بطور قطع روی سخن با افراد ارزش مدار که با نیت پاک و صدق و صفا در قبال رویدادی همچون کنسرت در شهرمان واکنش نشان می دهند، نیست بلکه هدف همان معدود افرادی است که با رفتار و برخوردهای نسنجیده و غیرمتعارف سعی می کنند فضا را متشنج کرده و با دامن زدن به اختلافات بهانه به دست بدخواهان بدهند.

به نظر می رسد این افراد فرصت طلب از یک سو می خواهند چنین وانمود کنند که پایبندی مردم شریف و شهیدپرور البرز با آن سابقه درخشان، نسبت به ارزشها و آرمانهای والای اسلامی کم رنگ است و از سوی دیگر در صورت بروز هرگونه تجمع و برخورد و تنشی، ضمن ایجاد مشکل و زحمت برای مسوولان ذیربط استان، این مردم فهیم و فرهیخته را به بی تحملی و تندروی و خشونت متهم کنند، هرچند با تدبیر و درایتی که در بزرگان، شخصیتها، مسوولان و مدیران استان سراغ داریم این افراد معدود هرگز موفق نخواهند شد.

تا جایی که ما اطلاع داریم تاکنون هیچ یک از شخصیتهای طراز اول کشور و حتی بزرگان فقهی کلیت موسیقی را حرام ندانسته اند که اگر چنین بود اساسا هیچ نوع موسیقی از صدا و سیما پخش نمی شد و به یقین که مهمترین و بالاترین شاخص دراین باره می تواند نظر مقام معظم رهبری مورد استناد قرار گیرد، ایشان فرموده اند: اگر اجرای کنسرت به صورت ترجیع (غنا) نباشد و موسیقی هم که نواخته می شود از نوع لهوی حرام نباشد، این امر فی نفسه اشکال ندارد .

از طرفی شادی یک نیاز غریزی در انسان است و در این باره کتابهای بی شماری نوشته شده که اشاره به چکیده یک تحقیق در مورد شادی از دیدگاه اسلام، شاید خود گویاترین دلیل باشد، شادی براساس ارزش ها و اهداف مقدس قرآن، نشانه ای از پیروزی موحدین بر مشرکان است، دین داری بر شادابی می افزاید، اسلام به هیچ وجه با شادی و نشاط مخالفتی ندارد، بدون نشاط نه امور دنیوی انسان به انجام می رسند و نه امور اخروی، به تجربه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان هاست، در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد، سالم تر خواهد بود، پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) فرمودند: هر کس مؤمنی را خوشحال سازد مرا خوشحال ساخته و هر کس مرا خوشحال سازد خدا را خوشحال گردانده است و تحقیقات نشان داده است: خنده، سیستم ایمنی بدن را مقاوم می‌سازد و توانایی بدن در برابر عفونت را افزایش می‌دهد.

حال با این توضیحات مفصل راجع به اهمیت و نقش قانون و نیز شادی و نشاط به عنوان یک نیاز غریزی انسان، می توان پرسش این روزهای شهرمان را اینگونه صورت بندی کرد و به بحث گذاشت و برای آن بخصوص در افکار عمومی جامعه پاسخی اقناع کننده پیدا کرد.

قرار بوده و یا شاید هنوز هم هست که یک برنامه شاد و سرگرم کننده به نام کنسرت موسیقی با اخذ تمام مجوزهای لازم و رعایت کلیه مراحل قانونی در کرج برگزار شود که اظهار نظر انتقادی و توصیه و تاکید یکی از بزرگان و شخصیت های استان مبنی بر حفظ ارزشها و رعایت شوون اسلامی، برگزاری کنسرت در این شهر را به نقطه آغاز واکنش ها، موضع گیری ها، حاشیه ها و صدور بیانیه های مختلف مبدل می سازد.

مرور اجمالی رسانه ها و فضای مجازی خود مستند گویایی از این واقعیت است که چنین موضوعی چگونه سبب ساز دسته بندی میان موافقان و مخالفان کنسرت شده است، درحالی که مصلحت حکم می کند اینگونه برنامه ها که مخاطبان آن مردم هستند باید در سطح مسوولان ارشد استان و شهر کرج آنهم در جمع های خصوصی تر تصمیم گیری و مدیریت شود.

مگر نه اینکه برگزاری کنسرت به اکنون و این دولت محدود نبوده و در دوره های گذشته نیز در شهرهای مختلف از جمله کرج برگزار شده است، بنابراین اگر ایراد و اشکالی به آن وارد است باید با همدلی و همکاری درصدد رفع آنها برآمد، چه اینکه رفع خطاهای احتمالی با تذکر و گوشزد در فضایی توام با مهر و دوستی و بهره گیری از روشهای قانون مند، مفید فایده برای همگان است و در غیر این صورت همه متضرر خواهیم شد.

نگارنده به عنوان یک فعال رسانه ای که به نیت خیر و دلسوزی تک تک مدیران و بخصوص مسوولان ارشد استان ایمان دارد، قضاوت درباره افکار عمومی را برعهده خودشان واگذار می کند، به این معنی که وقتی مردم موضوع کنسرت را در کنار اظهار نظر یک مقام ارشد دیگر استان مبنی بر اینکه مشکلی برای اجرای کنسرت‌های دارای مجوز در البرز وجود ندارد، قرار می دهد، آیا نباید دچار تناقض شوند؟.

استاندار البرز می گوید: مسوولیت برگزاری کنسرت‌ها و اعطای مجوز به آن‌ها در حیطه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و من به عنوان مجری قانون اگر ببینم وزارت ارشاد مجوزی را صادر کرده است نمی‌توانم بر خلاف آن مجوز عمل کنم.

از سوی دیگر دبیر شورای فرهنگی استان و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز نیز ضمن تشکر از توصیه ها و تاکیدها و دغدغه های عالی ترین مقام و شخصیت معنوی، سیاسی و عبادی استان در امور فرهنگی گفته است: مصوبات شورای فرهنگ عمومی استان باید به تأیید همه اعضا برسد، سپس توسط دبیر به استانداری ارسال شود و توسط استاندار به دستگاه های اجرایی ابلاغ شود و این پروسه ای است که برای اجرای مصوبات شورای فرهنگ عمومی باید طی شود.

سید موسی حسینی کاشانی که برادر شهید و از یک خانواده سرشناس روحانی است، این هم یادآوری کرد که در ماده هشت آئین نامه شورای فرهنگ عمومی به صراحت آمده است در صورتی که تصمیمات و مصوبات شورای فرهنگ عمومی از محدوده شورای فرهنگ عمومی استان فراتر رود کسب نظر شورای فرهنگ عمومی کشور الزامی است.

حال با این اظهار نظرها و رویکردها، آیا به راستی هرگونه اشکال و مشکل احتمالی با استفاده از مسیرهای قانونی بخصوص در شورای فرهنگ عمومی به عنوان قرارگاه فرهنگی استان قابل حل و فصل نیست؟ و خلاصه اینکه آیا نمی شود با مصوبه ای در شورای فرهنگی استان این مشکل را برای همیشه برطرف کرد؟

علی ایحال، یادآوری این نکته نیز ضروری است که بازگویی درباره کنش ها و واکنش ها نسبت به برگزاری کنسرت در شهرمان بیشتر از باب انجام وظیفه ذاتی به عنوان رسانه و حاشیه و رویدادهای مترتب برآن از سر دلسوزی و امید به برطرف شدن هرگونه سوء تفاهم احتمالی به رشته تحریر درآمد، لیکن همانگونه که پیشتر به آن اشاره شد، در برابر دغدغه ها و نگرانی های بزرگان، شخصیت ها و مسوولان بخصوص نیروهای متعهد و متدین که در حفظ قداست، صیانت از اخلاق دینی و رعایت ارزشها و شوون اسلامی در ایران کوچک حساسیت و وسواس بیشتری دارند سر تکریم و احترام فرود می آورم.

و بالاخره اینکه گفتنی درباره کنسرت و حساسیت های ایجاد شده درباره آن بخصوص در فضای رسانه ای بسیار است، اما به عنوان عضوی از خانواده بزرگ رسانه ای استان در پایان مایلم پیشنهاد کنم که برای توقف این روند و فیصله دادن به موضوعی که هیچ سودی برای استان در بر ندارد، بهتر است به رساله یک کلمه زنده یاد میرزا یوسف خان تبریزی معروف به مستشارالدوله در ابتدای این نوشته بازگردیم و در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، “مر قانون” و اجرای آن را ملاک و معیار قرار دهیم که به حول و قوه الهی در این صورت همگان از مزایای این رمز طلایی یعنی قانون بهره مند خواهیم شد. انشاا….

منصور جمشیدی – روزنامه نگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *