روزیاتو: در ده سال گذشته سریال های بی نقص و دیدنی کم نبوده اند- Mad Men, Breaking Bad, Better Call Saul, Line of Duty و این فهرست ادامه دارد.
درام های جنایی جذاب، وسترن های مدرن، اسب های سخنگو و آثار هجوآمیز بی نقص، این کمدی ها و درام ها شایستگی این را دارند که بیشتر در مورد آن ها بحث شود به ویژه در عصری که به عصر طلایی تلویزیون شهرت دارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ سریال تلویزیونی باکیفیت ساخته شده در ۱۰ سال اخیر آشنا کنیم که علیرغم جذابیت و دیدنی بودن شان کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
۱۰- How To With John Wilson
هر اپیزود از این سریال ساخته فیلمسازی به نام جان ویلسون شیوه انجام کارهای ظاهراً معمولی مانند بهبود حافظه یا حفاظت از مبلمان در برابر آسیب را به ما یاد می دهد. ماجراجویی هایی که هر یک از این درس ها در پی دارد بسیار عجیب و روشنگرانه هستند. برای مثال، تازه ترین اپیزود این سریال به نوشیدنی ها و شیوه تهیه آن ها با اعداد و ارقام جذاب می پردازد. هر چه ویلسون از موضوع مورد بحث فاصله می گیرد، روایت او جذاب تر و هوشمندانه تر می شود. جذاب تر از همه اینکه How To With John Wilson یک مستند اجتماعی جاب در مورد زندگی در نیویورک است که به خیابان های این شهر سرک کشیده و مناظر خیره کننده ای را نشان می دهد که تنها در چنین کلانشهر متنوعی می توانید پیدا کنید.
یکی از بهترین اپیزودهای این سریال مستند چگونگی تهیه ریزوتو است که در آن ویلسون می خواهد به عنوان تشکر یک غذای ایتالیایی بای صاحبخانه اش درست کند. در طی این اپیزود، او اولین مراحل شیوع کرونا در نیویورک سیتی را که به هجوم به فروشگاه ها و ترس از بیماری و تردید نسبت به آن بود مورد بررسی قرار می دهد. اگر چه این سریال خارج از آمریکا کمتر دیده شده اما مستندی عجیب و جذاب است که شایستگی دیده شدن در ابعاد جهانی را دارد.
۹- Mystery Road
اسپین آفی از فیلمی به همین نام، سریال Mystery Road یک سریال جنایی جذاب است که در مناطق بیابانی استرالیا روایت می شود. هر بخش از این داستان در مورد تحقیقات پلیسی بومی به نام جی سوآن در مورد جنایتی در جامعه ای مملو از راز و فساد است. اگر این سریال را از لحاظ روایت شبیه Broadchurch یا The Killing می بینید باید به این نکته اشاره کنیم که Mystery Road اشتراکات بسیاری با ژانر وسترن دارد تا با جنایات رازآلود. البته رازهایی برای افشا کردن وجود دارد اما هر فصل شرایطی را فراهم می سازد که بین مرد قانون و جانیان که مرتکب جنایت شده اند رویارویی هیجان انگیزی رخ دهد.
منظره بیابانی تاثیرگذار سریال بسیار تاثیرگذارتر از بسیاری از دیگر سریال های مشابه است. بُعد دیگری که Mystery Road را از دیگر سریال های مشابه متمایز می سازد رویکرد سریال نسبت به تنش های نژادی بین استرالیایی ها و مردم بومی این کشور است. این موضوع ستون فقرات کل سریال و البته شخصیت جی سوآن است. این سریال کمتر دیده شده یک تریلر جنایی جذاب است با فیلمبرداری زیبا، بازی های بی احساس بی نقصی از آرون پدرسن در نقش جی و برخی از بهترین سکانس های اکشن تلویزیون.
۸- UnREAL
این روز ها دنیای سریال های ریالیتی ابزاری بی نقص برای روایت درام هاست و برای ثابت کردن این موضوع کافی است به داستان های شوکه کننده مرتبط با سریال های ریالیتی شو Love Island و Jeremy Kyle Show نگاه کنید. سریال unREAL مفهوم صرف ریالیتی شود را با نگاه هجوآمیز به چالش می کشد. شیری اپلبای و کانستنس زیمرمن نقش ریچل و کویین را بازی می کنند، دو شاغلی که به شکلی بامزه و دیدنی دیگر زنان را برای پیشرفت در حرفه خود اغفال می کنند. هم در جلو و هم پشت دوربین این شوی ریالیتی در مورد قرارهای عاشقانه، ما تیم سریال را دنبال می کنیم در شرایطی که به نام سرگرمی، شرکت کنندگان در برنامه به بازی گرفته می شوند.
این سریال نگاهی همراه با بدبینی اما بسیار قابل باور به تولیدات تلویزیونی است که تردیدهایمان در مورد جعلی بودن ریالیتی شوها را نمایان می سازد. با بررسی نژادپرستی و زن ستیزی و نشان دادن باورپذیر منبع اصلی تنش های قدرت، این سریال ریالیتی شو در کنار سریال Succession هجوی قوی بر شرایط کنونی جامعه است. سریال UnREAL که در ایالات متحده دیده شده و بسیار مورد ستایش قرار گرفته، در دیگر نقاط جهان هنوز ناشناخته باقی مانده است.
۷- Rectify
سریال Rectify که دو سال پیش از آن ساخته شد که سریال Making a Murderer بار دیگر آتش ژانر جنایی واقعی را روشن کند، اولین درام اورجینال بکه ساندنس بر روی شخصیت دانیل هولدن تمرکز دارد، کسی که به تازگی و پس از ۲۰ سال قرار داشتن در آستانه اعدام، از زندان آزاد شده است. بازگشت او به خانه دشوار می شود زمانی که پلیس و مردم محلی بر این باورند که دانیل واقعاً مرتکب جنایت شده است. سریال Rectify درامی است که خیلی آرام شما را در خود غرق می کند، بسیار صبورانه روایت می کند و در به تصویر کشیدن بی رحمی های سیستم زندان ها در ایالات متحده و سختی های بازگشت به خانه از زندان بسیار مینیمالیستی عمل می کند.
بسیاری این سریال را با The Wire مقایسه کرده اند، درام جنایی هوشمندانه دیگری که برای مخاطب عام بیش از حد جدی یا بیش از حد خوب است. شاید همین مقایسه باعث شده که مخاطب عام به سمت این سریال نرود، به ویژه در خارج از ایالات متحده. حال و هوای کمتر پرداخته شده و استفاده از سکوت نیز در کمتر دیده شدن این سریال موثر بوده اند. رویکرد مالیخولیایی و پرجزییات ری مک کینان به تروما و بخشش در این سریال بسیار خوشایند بوده و نباید به خاطر بمباران سریال های کمتر باکیفیت، نادیده گرفته شود.
۶- Nathan For You
ناتان فیلدر فارغ التحصیل کانادایی کالج کسب و کار قصد دارد کسب و کارهایی که طرح هایی عجیب و فوق العاده دارند را نجات دهد. یکی از مشهورترین آن ها کسب و کار Dumb Starbucks است، طرحی برای نجات دادن یک کافی شاپ دچار مشکل شده با برندینگ آن به سبک کافه های زنجیره ای استارباکس با تمرکز بر موضوع هجو و تقلید مسخره آمیز که توجه بسیاری در ایالات متحده به خود جلب کرد. سریال Nathan For You یک روایت هجوآمیز و متناقض بی نقص از ریالیتی شوهایی مانند Kitchen Nightmares است. ناتان یک مجری بسیار عجیب است که دائماً ناتوانی اش در ایجاد رابطه دوستی و ارتباط عمیق با افراد را به تصویر می کشد.
به جای سرزنش کردن افراد به خاطر دنبال نکردن ایده هایش، فیلدر به ناتوانی خود اعتراف می کند. بر سر فرمول کلیشه ای ریالیتی شوها، یک اوج احساسی مناسب در سریال وجود دارد که در اپیزود پایانی Finding Frances نه تنها به یکی از بهترین پایان بندی های سریالی تبدیل می شود بلکه یک اثر بامزه و تاثیرگذار نیز هست. Nathan For You را باید چکامه ای دانست برای کسب و کارهای مستقل، رویای آمریکایی و بررسی به موقع اینکه دنیای مدرن کنونی تا چه اندازه انسان را تنها می کند.
۵- Guilt
سریال Guilt داستان دو برادر به نام های مکس و جیک را روایت می کند، برادرانی که به شکل تصادفی پیرمردی را در مسیر بازگشتشان از عروسی به خانه زیر می گیرند. در تلاش برای لاپوشانی این جنایت، این دو برادر شاهد خرد شدن رابطه نزدیکشان تحت فشار پلیس و دیگر گروه های مرتبط با ماجرا هستند. سریال Guilt یک تریلر کمیک سیاه است که داستان آن در پایتخت زیبای اسکاتلند روایت می شود. هر چند به سبک جذاب همیشگی رابرت لوییس استیونسون ایروین والش ساخته شده اما این سریال نیمه تاریک پایتخت اسکاتلند را نشان می دهد.
بسیاری توانایی نویسنده سناریو این سریال در خلق دیالوگ ها و شخصیت های ماندگار را با کارهای برادران کوئن مقایسه کرده اند و این مقایسه نیز بی دلیل نیست. چیزی که بیش از هر موضوع دیگری در مورد Guilt جذاب است این است که این سریال دومین سریالی است که بر اساس دنیای طراحی شده توسط نیل فورسیث ساخته شده است. بسیاری از مینی سریال ها داستانشان را بیش از حد کش می دهند اما قسمت دوم این سریال یک داستان جدید و جذاب قتل و رازهای تاریک را روایت می کند در حالی که وقت بیشتری با شخصیت های محبوب فصل اول بگذرانید. به عنوان سریالی اورجینال برای شبکه بی بی سی اسکاتلند، این سریال آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است در شرایطی که اگر در یک سرویس استریمینگ بزرگ منتشر می شد سریالی پربیننده از آب در می آمد.
۴- Bojack Horseman
کسانی که سریال Bojack Horseman را دیده اند می دانند که می خواهیم از یک شاهکار تلویزیونی صحبت کنیم. این سریال کمتر مورد توجه قرار گرفته بهترین گزینه برای سرویس های استریمینگ است و به سبکی مشابه با سریال های Mad Men و The Sopranos به موضوعاتی مانند مردانگی، اعتیاد و سلامت روانی می پردازد. اینطور است که همه چیز در مورد یک اسب سخنگو روایت می شود. از کلیشه های کارتونی عبور می کنید و یک بررسی شخصیتی بسیار خوشایند و قوی وجود دارد که در قلب سریال موجود است. بوجک یک بازیگر سابق سریال های خانوادگی است که دوران ستارگی اش گذشته و سعی دارد بازگشتی به دوران خوش گذشته داشته باشد اما رابطه خودویرانگرش با الکل، مواد مخدر و زنان هر بار او را از هدفش دورتر می سازد.
سریال BoJack Horseman برای سیستم هالیوود همان نقشی را را دارد که Mad Men برای دنیای تبلیغات یا سریال The Sopranos برای جنایات سازمان یافته داشت. این سریال ما را با شخصیت اصلی جذاب اما ناخوشایند و منفور مواجه می سازد و هر چه سریال پیش تر می رود بیشتر خودمان را در نابودی شخصیتی بوجک مقصر و همدست می دانیم. این سریال به شکلی هیجان انگیز به تاریک ترین نقاط و موضوعات سر زده و برخی از اصلی ترین مسائل موجود در هالیوود امروزی را با حساسیت و انتقاد خاصی بررسی می کند.
۳- On Cinema At The Cinema
سریال اینترنتی تیم هیدکر و گرگ تورکینگتون در واقع هجوی بی نقص از عصر اینترنت است. این سریال به شکل سریالی با موضوع نقد سینما آغاز می شود که در آن دو شخصیت داستانی تیم و گرگ به امتیازدهی بزرگ ترین فیلم های منتشر شده هفته می پردازند و تاکنون ۱۲ فصل در کنار قسمت های ویژه اسکار، یک فیلم بلند و چندیدن برنامه دیگر از آن تهیه شده است. سریال On Cinema At The Cinema یک دنیای داستانی غنی است که گاهی اوقات با دنیای خود ما همپوشانی پیدا می کند، سریالی که به خوبی دنیای پادکست ها و سریال های اینترنتی را در خود جای داده است.
تیم از این سریال به عنوان پلتفرمی برای بحث کردن در مورد شبه دارو ها، سیاست و دیدگاه ضد واکسنش استفاده می کند. تیم در واقع نقدی هجوآمیز بر راست گراهایی است که این روزها در هر گوشه از جهان و اینترنت می یابید در حالی که گرگ رنج کشیده تمرکز سریال را بر فیلم های محبوبش حفظ می کند. این دو مجری هر کدام نماینده دو بخشی از جامعه هستند که این روزها در اینترنت به جان هم افتاده اند، نقدهای سیاسی از روی بی اطلاعی و گفتگوهای پوچ در مورد فرهنگ عامه. هیچ سریالی به خوبی این سریال نتوانسته شرایط یک دهه اخیر را به تصویر بکشد.
۲- The Leftovers
در تاریخ دوست داشتنی سریال های بزرگ شبکه HBO – سریال هایی مانند The Sopranos, The Wire, Deadwood و غیره- سریال The Leftovers عموماً نادیده گرفته شده است. این موضوع مایه تاسف است زیرا The Leftovers یک اثر تلویزیونی بی نقص بوده و پس از پایان آن بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است. داستان این سریال پس از آن روایت می شود که دو درصد از جمعیت به شکلی عجیب ناپدید می شوند و در مورد کسانی است که با بازسازی زندگی شان و پیدا کردن معنی این اتفاق ویرانگر دست و پنجه نرم می کنند. این سریال توسط یکی از سازندگان سریال Lost ساخته شده و به همین دلیل روح این سریال را در خود دارد و روایتش راضی کننده و جذاب است.
تیم بازیگران برجسته این سریال شامل جاستین ثرو، لیو تایلر، کریستوفر اکلستون و کری کوون است که قدرت ستارگی بالایی به موضوع شماتیک و عمیق سریال می آورند. تماشای این سریال در سال ۲۰۲۲ می تواند یک تجربه تکان دهنده باشد زیرا این روزها همه ما با مشکلات تهدید کننده بقای خود مواجهیم اما تماشای آن خالی از لطف نخواهد بود. حال و هوای تاریک فصل اول The Leftovers با نقدهایی همراه بود و شاید به همین دلیل بود که این سریال بسیار کمتر از لیاقتش مورد تحسین و تمجید قرار گرفته است. تماشای این سریال، ماجراجویی است که ارزشش را دارد و از زمان پایانش به عنوان یکی از بهترین سریال های تاریخ تلویزیون مورد بحث قرار گرفته است.
۱- Justified
در دورنمای جذاب درام های تلویزیونی باکیفیت، سریال Justified شبیه یک سریال کلاسیک و کلاس قدیمی اما با حال و هوایی جذاب است. یک مارشال آمریکایی به نام ریلان گیونز که به خاطر قتل یک سردسته مافیا در میامی به زادگاهش در شرق کنتاکی برگردانده می شود، و اینجاست که هم باید با گذشته خود و هم عناصر جنایی مختلف دست و پنجه نرم کند. سریال Justified یک وسترن مدرن است و گیونز نیز یک پلیس با سبک کاری قدیمی است که حس اخلاقی قوی درست و نادرست را در کارهایش اعمال می کند. این سریال بر اساس رمان کوتاهی نوشته المور لئونارد ساخته شده و مملو از دیالوگ های قوی است که انتظارشان از نویسنده فیلم هایی مانند Get Shorty و Jackie Brown را دارید.
یک دهه پیش از اینکه این سریال در قالب Dopesick بازسازی دراماتیک شود، سریال Justified به اثرات ویرانگر اکسی کونتین در جوامع سابقاً معدنکار کنتاکی پرداخت. اگر چه این سریال لحن نیشدار اجتماعی در حد و اندازه های The Wire ندارد اما همچنان از موضوع خود برای نقد نابودی اجتماعی صورت گرفته بر اثر از دست رفتن صنعت نهایت استفاده را می برد. سریال Justified هرگز نتوانست شهرت، تمجید و شناخت سریال هایی مانند Breaking Bad را پیدا کند و بیشتر یک سریال کالت است.
دیدگاهتان را بنویسید