علی مصریان
مدیر ارتباطات گروه صنعتی ایران خودرو
تصویر روز: روابط عمومی مسوولیتی فراگیر و فعالیتی خطیر و مداوم است ،فعالیت در روابط عمومی بخصوص در برهه کنونی و با ورود شبکه های اجتماعی بیش از هر زمان دیگری سخت شده است. علی مصریان مدیر ارتباطات ایران خودرو با اشاره به حوزه کاری روابط عمومی ها می گوید: حیات و پویایی یک سازمان در گرو حیات و پویایی روابط عمومی آن است.وی تصریح می کند: عرصه ارتباطات و فن آوری اطلاعات دنیای مجازی یا همان «قاره ششم» را پدیدار کرده است و شرایط کنونی ایجاب می کند که روابط عمومی ها همگام با قاره ششم گام بردارند. مدیر ارتباطات ایران خودرو از الگوی تحقق روابط عمومی متناسب با جامعه،شفاف سازی، فعالیت شبکه های اجتماعی و … می گوید:
با توجه به فرهنگ کشورمان، بهترین الگوی تحقق روابط عمومی متناسب با جامعه ما چیست؟ و حضرتعالی در سازمان متبوع خود در این راستا چه اقداماتی انجام دادهاید؟
زندگی در ایران اسلامی، نوع تربیتیافتگی دینی و مذهبی است. وجود زمینههای ملی و فرهنگی برآمده از فرهنگ و تمدنی کهن در جان هر ایرانی، موجب پدیدار شدن نوعی رفتار است که بیشک در تمام شوون کاری و زیستی ما تاثیر میگذارد. شاید این همان است که علمای جامعهشناسی در تبیین رفتار ملتها از آن به عنوان روانشناسی اجتماعی و برای روشنسازی نوع کنش ایرانیان در عرصه اجتماعی، روانشناسی اجتماعی جامعه ایرانی یاد میکنند؛ به عبارت دیگر هر فعالیتی در هر چارچوبی که باشد بیتاثیر از فضای فرهنگی و زیستی برخاسته از آن نیست.
این جاست که حتی در به کاربستن قویترین آموزههای علمی از آن جایی که ما با عامل انسانی و به تبع آن فرهنگ حاکم بر سبک زندگی آن مواجهیم، رسوبات و تاثیر این فرهنگ را ملاحظه میکنیم، اما اصل وجود چنین موضوعی ما را از پذیرش آن دور نمی سازد؛ به عبارت دیگر ما میآموزیم تا نسبت به اصلاح امور اقدام کنیم. تعلیم و تربیت در فرهنگ، به معنای آراستن و پیراستن توامان است. این نکته را یادآور شدم تا تاکید کنم که اگر بنا باشد مثلا نسبت به ایجاد الگویی در تحقق یک روابط عمومی مطلوب متناسب با شان و جایگاه جامعه ایرانی اقدام کنیم، باید با رویکرد و جهتگیری خاصی نسبت به آن چه آورده فرهنگی در این سازمان دهی است، دست به انتخاب بزنیم.
تاکید میکنم که استفاده از ظرفیتهای فرهنگی موجود در ارتباطات انسانی جامعه ایرانی، سرمایهای است که به کار بستن هوشمندانه آن میتواند، به تقویت و ایجاد یک روابط عمومی کارآمد و ای بسا الگویی در آن بینجامد، اما جهتدهی و تعیین این چارچوبها باید بر عهده آنانی باشد که نسبت به این دانش روابط عمومی اشراف و اطلاعی وثیق دارند. آنان شاید بتوانند در مقام نظریهپردازان علم ارتباطات در جامعه ایرانی با بهرهمندی از ظرفیتها و ریزفرهنگهای ارتباطی موجود، نسبت به تبیین این موضوع کمک کنند.
این که ما در ارتباط با این موضوع، در سازمانمان چه کردهایم، باید تاکید کنم که اهتمام ویژه ما تلاش برای فعالیت و رفتار در روابط عمومی بر اساس مجموعه آموزههای اخلاقی بودهاست که بزرگان دین مان بر آن تاکید فراوان دارند؛ به عنوان مثال تاکید فرهنگی ما بر مفهوم «حسن خلق» سرمایهای در روابط عمومی هر سازمانی است یا صداقت در تعامل با دیگران از مجموعه الزامات و تاکیداتی است که تلاش میکنیم از این مفاهیم با اجرایشان، صیانت کنیم. البته این که در این مورد تا چه میزان توفیق داریم، بر عهده ناظران و کسانی است که با ما ارتباط دارند.
مهمترین راهکارهای تحقق روابط عمومی پویا، کاربردی و موثر در کشور از نظر شما چیست؟ در سازمان تحت نظر خود در این حوزه چه اقدماتی انجام دادهاید؟
شاید روابط عمومیای که بتواند به ایفای مطلوب نقشهایی که عهدهدار آن است، بپردازد، یک روابط عمومی پویا و موثر باشد. علمای ارتباطات و اندیشمندان روابط عمومی، آینده نگری، بحران ستیزی، اعتبارسازی برای سازمان و فرهنگسازی را از نقشهای عمدهای میدانند که انجام آن بر عهده روابط عمومی سازمان است این نقشها بناست با سه دسته از وظایفی از جمله اطلاع رسانی، تبلیغ و ترغیب، مشارکتجویی، هم گرایی و بهینهسازی امور ایفا شوند. تاکید میکنیم که روابط عمومی یک نهاد ارتباطی متعلق به جامعه مدرن است. این عبارات در فرهنگ علمی توصیف روابط عمومی و وظایف آن همواره بیان شده است، اما اگر بنا باشد پویایی و تاثیر کار روابط عمومی را شاهد باشیم باید سازوکارهای درست ایفای نقش و انجام وظایف را نیز تبیین کنیم. ضمن این که فراموش نکنیم حیات و پویایی یک سازمان نیز در گرو حیات و پویایی روابط عمومی آن است. این نهاد،جایگاهی است در سازمان که تمامی سازمان با آن در ارتباط است و از طرفی فعالیتی را انجام میدهد که ضمن تعامل با مردم بناست بر فرهنگ، اجتماع، گروهها، باورها، اندیشهها اثر بگذارد.
در باب کیفیت کار روابط عمومی گذشتن از روابط عمومی توجیهگر و وارد فاز داشتن یک روابط عمومی تحلیلگر در مقطعی، آمال کار کیفی در این حوزه بوده است، حال آن که به یمن حضور شبکههای اجتماعی باید برای توسعه و ماندن در سازمان اندیشه ساخت، بخشی از این اندیشهسازی در تعامل با مخاطبان و همچنین همکاران و مدیران سازمان بر عهده روابط عمومی است.
یکی از راههای دست یابی به این هدف اتصال بیوقفه، هدفمند و موثر با تیم مدیریتی سازمان است. تلاش ما همواره این بوده است که درسایه همکاری و اعتماد مدیریت ارشد گروه صنعتی ایران خودرو، بتوانیم در توجه دادن مجموعه مدیران به ایفای این نقش و وظیفه برای روابط عمومی کمک کنیم. البته ناگفته پیداست که ارتقای دانش علمی و مهارتی همکاران مان برای این که بتوانند به درستی چنین مسوولیتی را حراست کنند، نیز هست که برای آن هم برنامهریزی در خور توجهی صورت گرفته است.
به نظر شما روابط عمومیها چه نقشی در توسعه و خودکفایی ملی ایفا میکنند؟ آیا در پروژهای که منجر به خودکفایی شده است، مشارکت کردهاید؟
دقت داشته باشیم که وقتی نگاه ما در موضع کلان، تبیین یک موضوع ملی باشد، هرچند عملا در گستره محدودی اقدامات مان را انجام دهیم، میتوانیم آن را به محک خدمت در مدار پهناور ملی، بسنجیم؛ به عبارت سادهتر وقتی ما جزئی از یک کل هستیم که وظیفهاش سازندگی کشور است، هریک از اجزا خود را در مقام ایفاگر نقشی در سطح ملی میبینند.
به علاوه از آن جایی که فعالیت ما در گروه صنعتی ایران خودرو کار در حوزه صنعت و اقتصاد کشور تعریف میشود و خود را در شمار تولیدکنندگان ملی میدانیم، میتوانیم مصداق و نمونه روشنی از ارتباط وثیق و درهمتنیده فعالیت روابط عمومی با گسترش تولید و همچنین گسترش تولید در عرصه ملی به مثابه توسعه و خودکفایی به شمار آییم.
درک مناسبات جهانی، شناخت تحولات منطقهای، نگاه به اقتصاد و روند توسعه کشور، همچنین آگاهی از تولید و صنعت به عنوان شریانی در اقتصاد مجموعه موضوعاتی است که اطلاع از آن ها وظیفه نهادی و بنیادی ما محسوب میشود. با چنین رویکردی است که روابط عمومی میتواند ایفاگر نقش واقعی خود باشد. بازیگری فعال که میتواند با دفاع از فعالیتهایش آن را در فرهنگ توسعه ارایه دهد. بیشک تبیین این ارتباط و ارایه تحلیل مناسب و مستدل از وقایع پیرامونی و مرتبط میتواند، اعتماد مخاطب و تاثیر او را در پی داشته باشد.
نظرتان را درباره میزان شفافسازی و نحوه اطلاعرسانی روابط عمومیها بیان فرمایید؟
متاسفانه امروزه ملاحظات روابط عمومیها بسیار است؛ به عبارت دیگر بسیاری از آنان درباره شفافسازی در ارتباط با مخاطبان و نحوه اطلاعرسانی نتوانستهاند خود را روزآمد کنند. سیطره تفکر سنتی بر ساختار برخی روابط عمومیها آنان را از پویایی لازم بازداشته است. از اقتضائات فعالیت موفق در فضای رسانهای جدید شفافسازی است. شفافسازی به این معناست که با مخاطب خود روراست و صادقانه عمل کنیم. او را کنشگری فعال بدانیم که با قوه تحلیلش میتواند به ما کمک کند. آزادسازی هدفمند اطلاعات گژیهای ذهنی و داوریهای شبهه آلودی را که بر اثر نبود اطلاعات ایجاد میشود، برطرف میسازد؛ به تعبیر دیگر جریان صحیح اطلاعات نوری است که فرصت رشد را از آفت شایعه میستاند و ریشه جریاناتی را که وجودشان وابسته به تاریکی است، میخشکاند، این جاست که شاید تنها توصیه و تجویزی که بتوان برای روابط عمومیها به صورت جدی ارایه داد، راهنمایی و ارشاد آنان به سمت دریافت درک مناسب از فضای بیرونی، تحولات عرصه رسانهای است. بیشک درک این تغییرات به تعیین سیاستها و برنامههایی منجر خواهد شد که یکی از آن ها شفافیت در راستای منافع سازمانی است.
اثربخشترین برنامه روابط عمومی آن سازمان را با ذکر نام و نحوه اجرا و دستاورد توضیح دهید؟
یکی از اقداماتی که در مدیریت ارتباطات برگزار شد، برپایی نخستین جشنواره کارآمدی است که در واقع روابط عمومی های شرکت ها و سایت های استانی گروه صنعتی ایران خودرو در حوزه های مختلف روابط عمومی به رقابت پرداختند که این اقدام بازخورد بسیار خوبی میان روابط عمومی های شرکت های تابعه داشت و موجب هم افزایی هر چه بیشتر شد. همچنین تهیه نخستین نشریه تصویری سازمانی با عنوان سیمای ایران خودرو از دیگر اقدامات انجام شده است.
با توجه به گسترش فعالیت شبکههای اجتماعی در جهان و نقش آن ها در شکلگیری افکار عمومی نظرتان درباره ورود روابط عمومیها به این عرصه چیست؟ آیا در این خصوص اقدامی در سازمان شما صورت پذیرفته است؟
شبکههای اجتماعی مفهوم دیگر برآمده در این عصر و روزگار به شمار میروند که زندگی ما و کیفیت آن را متاثر ساخته اند. امروزه بیش از ۷۰ درصد صاحبان تلفن های همراه از گوشیهای خود برای ارتباط با شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. شبکههای اجتماعی هر روز بیشتر و فراگیرتر از گذشته مورد استفاده قرار میگیرند و همواره در حال تحول و توسعه اند، همواره شکل و قالبی جدید مییابند تا مشترکان و مخاطبان بیشتری با آن ها درگیر شوند.
یکی از ویژگیهای شبکههای اجتماعی این است که دیگر از متنهای طولانی و کسل کننده در آن خبری نیست، مفهوم ارتباط رسانهای اگر تا پیش از این با ابتنای بر واژگان شکل میگرفت، در این بستر در حال تغییر است؛ به عبارت دیگر ۶۳ درصد از شبکههای اجتماعی از تصاویر تشکیل شدهاند و ۳۲ درصد آن نیز فیلمها و ویدئوهای کوتاه است.
مردم خواست خود را بر این رسانه غلبه دادهاند، چندان که تصاویر منتشره در شبکههای اجتماعی، ۵۳ درصد بیش تر مورد توجه مخاطبان واقع شده است، ضمن این که آنان توانستهاند در فرصت تعاملی پیش آمده بیش از ارتباط با متنها نظرات خود را ثبت و ارایه کنند درصد بیش تر موجب درج نظر مخاطبان شده و ۸۴ درصد بیشتر باعث کلیک آنان روی تصویر می شوند.
هدف از یادآوری این ها درک اتفاقی بود که ما در عالم واقع با آن مواجهیم. این اتفاق ما را مجاب میسازد که نه شبکههای اجتماعی را ساده بینگاریم و نه از آن غفلت کنیم. ما در گروه صنعتی ایران خودرو تلاش کردهایم که همین درک از شبکههای اجتماعی را توسعه دهیم؛ به عبارت دیگر ابتدا اهتمام ما در آشنایی مفهومی همکاران مان با این شبکهها بود یعنی خواستیم آنان را از یک عضو یا بهرهمند ساده به عنصر فعال و اثرگذار بدل کنیم. این اتفاق تنها با درک درست وسیله ارتباطی میسر و مقدور است. تجربه ارزشمندی که در این ارتباط به دست آوردیم ایجاد ارتباط میان فعالان رسانهای و کارشناسان تخصصی صنعت خودرو بوده است. ایجاد یک شبکه ارتباطی در قالب یکی از شبکههای اجتماعی فرصت دانشی و اندیشهای فراوانی را برای گروه ما فراهم آورد. در سایه این تعامل بود که کاستیها، نیازمندیها و قوتهای خود را به روشنی دریافتهایم، ضمن این که برای خود ما نیز فرصت آزمونی بود تا در تعامل با شبکههای اجتماعی بر مهارت و دانش خود بیفزاییم. مجموعه آن چه در این ارتباط اتفاق افتاد خیر کثیری بودکه ارایه گزارش آن در این مجال نمیگنجد اما ما خود آن را فرصت و سرمایهای نیکو میدانیم. همچنین در همین راستا بخشی به نام فضای مجازی در مدیریت ارتباطات تشکیل شده است.
نظرتان را درباره تاثیر رسانههای الکترونیکی بر روابطعمومی بیان فرمایید و به عنوان یک صاحبنظر چالشهای تحقق روابط عمومی الکترونیکی در کشور را چه میدانید؟
در این باب بحث مفصل و موضوع دامنهدار است، یادآوری این نکته ضروری است که تحولات تکنولوژیکی مباحث علمی ارتباطات را به نوعی شگفتزده ساخته است.
شخصا در این ارتباط معتقدم که باید اصول خلاصهشدهای را بپذیریم و هم سوی با آن حرکت کنیم. دیگر برای ما مجال آن نیست که صرفا به تحلیل و کشف رابطه علی و معلولی بپردازیم، بلکه باید گامهایمان را با تحولات تنظیم کنیم و به مدیریت خود، در جهت تعامل با افکار عمومی به منظور جلب مشارکت بیش تر، اقدام کنیم.
در یادداشتی به مناسبت روز ارتباطات آوردهام که دنیای امروز در تصور گذشتگان نمی گنجید و بی تردید متفکران امروز نیز با حیرت و ناباوری به آینده فکر می کنند. انقباض زمان و مکان به مدد تکنولوژی به ویژه در عرصه ارتباطات و فن آوری اطلاعات، دنیای مجازی یا همان «قاره ششم» را پدیدار کرده است، به گونه ای که همه ساکنان پنج قاره، ساکن قاره ششمند و سرعت شتابناک علم و انتقال اطلاعات به مدد گسترش ارتباطات، طعمی جذاب به روزگار بخشیده و نگرشهای نوینی بر عرصههای زندگی حاکم کرده است. ما به سمتی میرویم که آنهایی که در پنج قاره نیت هر گونه فعالیت سیاسی، اقتصادی و … را دارند، باید در قاره ششم سهمی برای خود در نظر گیرند.
اگرچه آمدن اینترنت مفهوم رسانه را دستخوش تحول کرد، بلوغ و تحول آن چنان استحالهای در رسانهها ایجاد کرد که اصل تعامل به عنوان یک آرزو در ارتباطات کامل بدل به مفهومی دمدستی و ساده شده است. با تحولات جدید در عرصه ارتباطات، در هر لحظه جای مخاطب و منبع خبر عوض میشود و چنان سیالیتی بر این فضا حاکم است که قالب دادن و جهتدهی به آن را با دشواری مواجه میسازد، شاید از این سبب است که باید تعریفی منعطفتر و منبسطتر از موضوعاتی مانند تاثیر رسانههای الکترونیکی بر روابطعمومی ارایه داد. روابط عمومی هوشمند، روابط عمومی دانشمحور، روابط عمومی آیندهنگر یا هر نامی که بر روابط عمومی بگذارید در اتصال به این ساحت است که باید وظایف و نقشهای خود را به درستی ایفا کند. تنها راه حل ایفای درست این نقش نیز درک تحولاتی است که در عالم ارتباطات هر لحظه و نو به نو رخ مینماید.
نقش آموزش و بهروزآمدی مدیران و کارشناسان روابط عمومی در ارتباطات موثر درون سازمانی و برون سازمانی چیست؟ (درصورتی که در سازمان شما دورههای آموزشی و ارتقا در حوزه ارتباطات و روابط عمومی صورت پذیرفته، آن ها را شرح دهید؟)
غفلت از بهروزآوری دانش و مهارت در روابط عمومی به معنای مرگ و خاموشی است. اقتضای زنده بودن در این عرصه از فعالیت فربه شدگی مهارتی و افزایش آگاهی است و این جز در سایه آموزش امکانپذیر نیست. مدیران و کارشناسانی که با تحولات روبه فزونی در این عرصه آشنایی ندارند و از فراگیری غفلت میورزند، نه تنها خود از واگن حرکت اجتماع جا ماندهاند بلکه با ایجاد رکود در سازمان شان، مانع رشد آن شده و آن را به محاق میبرند، ضمن این که باید تاکید کرد که تنها آموزش کفایت نمیکند، بلکه این شرط لازم باید با اجرایی شدن و به کاربستن آن به فعلیت برسد..
با این رویکرد تلاش ما همواره این بوده است که بتوانیم به هر نحو ممکن در اتصال با مراکز دانشی همکاران خود را به روز و مطلع نسبت به آخرین تحولات و دستاوردهای علمی در زمینه دانش علوم ارتباطات و اطلاعات کنیم. ضمن این که زمینههای بهرهمندی از دانش آنان را نیز برای ارتقای فعالیت خود در سازمان فراهم آوریم.
نقش روابط عمومیها در مقابله با تهاجمات فرهنگی و جنگهای رسانهای چیست؟ (چه زیرساختهایی در روابط عمومی تحت نظر خود ایجاد کردهاید؟)
در تبیین نقشهایی که برای روابط عمومی متصوریم یکی از آن ها نقش فرهنگسازی است. وقتی فعالیت سازمانی را یکی از پازلهای فعالیت در عرصه ملی بدانیم دیگر احساس هویت سازمانی بخشی از هویت ملی محسوب میشود و تقویت آن نیز تقویت احساس هویت در سطح ملی است. شاهد مثال آن شاید اهتمامی است که باید جامعه نسبت به تولید ملی داشته باشد. تصور کنید که بتوانیم در همکاران مان در یک سو احساس هویتی با عنوان تلاشگران عرصه تولید ایجاد کنیم و در سوی دیگر بهرهگیری از تولید ملی به عنوان یک ارزش در جامعه رواج یابد و ما نیز برای این امر فرهنگسازی کنیم، به طوری که در آنان نسبت به باورها و ارزشها تعهد ایجاد کند. ارزشها موجب تقویت و ثبات در جامعه و سازمان خواهد شد. چنین اقدامی ارزشهای سازمانی و ملی را هم سو می کند.
وظیفه روابط عمومی این است که علاوه بر این که میکوشد تا خود نمونهای از ارزشهای سازمانی باشد، با فعالیتهای خاص خود، مجموعهای از آن ها را به اثبات رساند و با مجموعه اقداماتی از قبیل ارزشآفرینی با تضعیف ویژگیهای نامطلوب و تقویت ارزشهای فرهنگی مطلوب، ایجاد انسجام فرهنگی میان کارکنان به شکلی که همه دارای یک فرهنگ مشترک و قوی شوند، ایجاد هویت فرهنگی طوری که هم کارکنان از کار در سازمان احساس خرسندی کنند و هم مصرفکنندگان به عنوان بهرهمندان از محصولات یا خدمات سازمان رضایت داشته باشند و همچنین نهادینه کردن فرهنگ سازمان از طریق اجرای درست سیاستها و برنامهها زمینههای تعمیق مطلوبیتها فرهنگی را فراهم آورد.
خودبه خود چنین جامعهای در مواجهه با یورشهای فرهنگی و جنگهای رسانهای دشمنان که در تلاش برای وابستهسازی در زمینههای مختلف هستند، واکسینه میشود. ارتقای ارزشهای فرهنگی در جامعه و سازمان از وظایف عهدهداران این منصب است و از قضا در بخشی این عهدهداری بر دوش روابط عمومی قرار گرفته است. پایداری بر ارزشهای اجتماعی و فرهنگی بومی و هزینه کردن در آن در واقع نوعی سرمایهگذاری است که حاصلش ایجاد مفهومی ارزشمند به نام «سرمایه اجتماعی» است. تلاش ما این است که بتوانیم این مفهوم را به نوعی در میان همکاران مان به باور بدل کنیم. وقتی سرمایههای اجتماعی خود را بشناسیم، نگه داری از آن آسانتر خواهد بود.
به عنوان یکی از اعضای خانواده روابط عمومی کشور، آینده روابط عمومی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ در این راستا سازمان متبوع شما چه چشماندازی ترسیم کرده است؟
آینده روابط عمومی متاثر از آیندهای است که علم، پیشرفت و توسعه برای بشر رقم میزند. سرعت تحولات و دریافتهای علمی به حدی است که کم تر کسی به خود جرات پیش گویی درباره آینده را میدهد. چندان که اوضاع و احوال فعلی حاکم بر نظام ارتباطی ما در شبکههای اجتماعی تا چندی پیش برای ما به مثابه رویا و خیالی غریب بود. با این مقدمه داوری درباره آینده روابط عمومی کشور بسیار دشوار است. شخصا معتقدم دستاوردهای بشری همواره چنان ما را شگفتزده میکنند که مجبوریم تمام هوشمندی خود را صرفا برای مدیریت آن به کار بندیم بهویژه برای ما که نه الزاما از تولید کنندگان این دانش که در شمار مصرفکنندگان آن قرار داریم. بحمدالله فراگیری توسعه فن آوری در دنیای امروز به نحوی است که در کمترین زمان ممکن دسترسی همگانی به آن فراهم میشود. وظیفه اصلی ما این است که تاخیری در هماهنگسازی با فن آوری نداشته باشیم. آن را به درستی فرا بگیریم و خود را برای کار با آن مهیا سازیم. دریافت مهارت و دانش کار با فن آوریهای جدید برای مدیریت خود و سازمانمان در موضوعاتی که مبتلا به آن هستیم، میتواند ما را به توفیق برساند.
دیدگاهتان را بنویسید