تصویر روز: به نظر می رسد اغلب مردم جامعه ما درک صحیح و درستی از ارتباط موثر ندارند. این نگاه مختص افراد خاصی نیست بلکه در مشاغل آزاد و سازمان ها و نهادها نیز دیده می شود. بسیاری از آنان که با ارباب رجوع ارتباط دارند ترقی و تعالی خود را در داشتن رفتار خشک و استبدادی جستجو و در عصر تکنولوژی بدور از عواطف انسانی ارتباطی ضعیف و بی روح را به نمایش می گذارند.
اگر سلام را آغازی برای برقراری ارتباط بدانیم که در مولفه های دینی نیز سلام و پاسخ آن از اهمیت مضاعفی برخوردار است. متاسفانه در بسیاری از موارد از این حداقل ها هم مضایقه می کنیم. در گذشته نه چندان دور مبحث مربوط به ارتباطات و شناخت رسانه در دبیرستان ها تدریس می شد، این آموزش در دروه تحصیل آغاز خوبی برای درک یک ارتباط سالم و رعایت اخلاق در جامعه بود امروز خلاء آن درس در مدارس ما بسیار احساس می شود.
هر چند پرداختن به اهمیت ارتباطات امروز در دانشگاه ها و مراکز عالی به خوبی مشهود است ولی باید دانست، آیا تمام جوانان و محصلین که در حال حاضر مشغول تحصیل هستند موفق به اتمام تحصیل می شوند یا به دلائلی درس را ترک و جذب بازار کار خواهند شد. اگر به دنبال اخلاق مداری در جامعه باشیم و نگاهمان را صرفاً متوجه ادارات و سازمان ها نکنیم متوجه می شویم که بخشی از امور اقتصادی و اجتماعی ما وابسته به مشاغل آزاد و خرده پا است که تحصیلات عالیه در آنها نقش زیادی ندارد. از این رو ادبیات کوچه و بازار با آنچه در سازمان های خدمات محور اتفاق می افتد متفاوت است. در گذر از معابر عمومی گاهی اوقات با بد اخلاقی هایی مواجه می شویم که مشخص نیست چرا با داشتن بیش از دو هزار سال سابقه تمدن هنوز در حال در جا زدن هستیم. آیا وقت آن نشده که در تمامی سطوح اعم از بازار ، ادارات ، خانه و … نسبت به رعایت اخلاق برای برقراری و درک متقابل اقدام کنیم. بداخلاقی از کجا نشات می گیرد و یا چه کسانی مروج بد اخلاقی هستند و یا به تعبیر بهتر چه کسانی باید این مهم را مدیریت کنند. آیا آموزش به تنهایی کافی است !
با قدری تامل در رفتار مردم مشاهده می کنیم صاحبان برخی از مشاغل خدماتی، خود را ولی نعمت مردم و از افعالی غیر انتظار و غیرمتعارف در رفتار و گفتار خود بهره می برند. قرن ۲۱ اوج اتفاقات مهم و سرنوشت ساز خواهد بود و عصر انفجار اطلاعات نام گرفته است نیاز افراد به شبکه های بزرگ ارتباطی و دستیابی به آخرین اطلاعات در کمتر از چندین ثانیه اتفاق می افتد آیا هنوز هم نگاهها و رفتار ها می بایست مربوط به تاریخ دوران قاجار و یا ماقبل آن باشد. بی تردید جوانان تحصیل کرده راه خود را برای ساختن آینده خواهند یافت و آنانی که توفیق ادامه تحصیل را نداشته بخشی از سرمایه های عظیم این اجتماع هستند که خیلی دیده نمی شوند و آینده نگرانی دارند. عدم توجه به این دسته از افراد جامعه موجب می شود کسب و کار فرصتی برای جذب در جامعه و ادامه زندگی بوده و در غیرت اینصورت مهاجرت را برای پیدا کردن فرصت بهتر ترجیح می دهند. اثرات مخرب مهاجرت بی رویه و اختلالات فرهنگی و قومی در بسیاری موارد جز ایجاد ناهنجاری در جامعه هیچ موهبت دیگری ندارد. از این رو کمتر روزی را در شهرهای بزرگ بدون درگیری و تحمل فشارهای عصبی در میان مردم شاهدیم. البته در مشاغل اداری نیز با کمی شدت و ضعف وجود دارد که گاهی اوقات چهره شهر را زشت و ناپسند می کند. و عمده این اتفاقات بیشتر متوجه کسانی است که بدلیل عدم آگاهی و نداشتن دانش لازم برای کسب آگاهی در خصوص رعایت حقوق شهروندی و انسانی نمایان میشود. امروز زندگی شهرنشینی پر از اتفاقات مشابه است که تاثیر مستقیم در فرهنگ زندگی ، رانندگی و … دارد .هیچ جایی را سراغ نداریم که لحظه ای برای فراغت از کار و یا صرف غذا و تفریح رفته و اثری از حضور افراد بی هویت به عنوان متکدی و مزاحم مشاهده نکنیم. واضح است که این افراد توسط گروهی مجهول الهویه به خوبی مدیریت می شوند. فاجعه وقتی است که اگر نخواهیم نگاهی دقیق به پیرامون خود داشته باشیم باید شاهد غرق شدن در دریای بی اخلاقی ها باشیم. ملتی که گذشته اش را فراموش و به دنبال تجربه کردن تمامی کارهاست و نمی خواهد از تجارب دیگران استفاده کند محکوم به زندگی جهنمی بوده است. خرابی را برای نسل های بعد به ارث می گذارد. دردی از این بزرگتر نیست که تجربه گذشتگان و سایر کشورهای پیشرفته را نادیده بگیریم . کشورهایی با تمدن دویست ساله ضمن رعایت قانون و اهمیت دادن به آن جامعه عاری از خشونت داشته و ما با ادعای تمدنی دوهزار و پانصد ساله به دنبال پیمایش جهالت دوران بی هویتی تاریخ هستیم.
کشورهای پیشرفته با استفاده از تعالیم آسمانی و اهمیت برای تمامی شهروندان چنان وقار و احترامی قائل شده اند که بنظر می رسد در تربیت مسائل علوم رفتاری و انسانی ریشه دیرینه دارند و متاسفانه در جامعه امروز ما ناامنی ، بداخلاقی ، تولید محصول نامرغوب ، دروغگویی و بی تفاوتی به فرهنگ مبدل و جایگزین اصول اولیه اخلاق گردیده است. بیاییم حرمت انسانیت را با انصاف و عدالت در ایران اسلامی گسترش دهیم. به فرهنگ اصیل اقوام با ترویج مهاجرت لطمه نزنیم . هوای نفس را در کنترل بگیریم و حقوق انسانها را محترم بشماریم و در کنار آموزش از طریق وسایل ارتباط جمعی که اولویت تمامی آنها فرهنگ سازی است به این مهم اهتمام بیشتری داشته باشیم. بدون شک چوب غفلت ما را نسل های بعد از ما خواهند خورد و تاوان آنرا به قیمت سنگین پرداخت می کنند. اگر جامعه اخلاق مدار نباشد قانون نیز اثر گذار نخواهد بود. باور داشته باشیم که بدون فراهم ساختن بستر های لازم ارتباطی اقشار جامعه ، ساختن فرداهای بهتر شعاری بیش نخواهد بود. تاریخ بهترین مولفه برای درس عبرت است.
محمدرضا کرمی
موسسه اعتباری توسعه
دیدگاهتان را بنویسید