تصویر روز: برخورداری از حق تأمین اجتماعی یکی از حقوق اقشار مختلف مردم از جمله روزنامهنگاران است اما بھره مندی از این حق توسط روزنامهنگاران بنا به دلایلی که به برخی از آن ھا در ادامه اشاره خواھم کرد به یک دغدغه جدی تبدیل شده است.
قبل از آن، باید یادآور شد که در حوزه تأمین اجتماعی، قانون گذار تکالیف و حقوقی را برای بیمهشده، کارفرما و سازمان تأمین اجتماعی قرار داده است که در صورت پایبندی ھر سه طرف، بعید است انحراف جدی در مسیر تعامل با یکدیگر و ارائه و دریافت خدمات ایجاد شود اما آنچه باعث این نوشتار شد، واقعیتھای موجود و خسارتی است که به برخی از روزنامهنگاران به عنوان ذینفعان اصلی سازمان تأمین اجتماعی وارد شده است. روزنامه نگارانی را می شناسم کھ بعد از ورود به سن سالمندی و مواجھه با شرایطی که ویژه این دوران است مثل تشدید بیماریھا و لزوم برخورداری از مزایای بازنشستگی، تازه به فکر افتاده اند که نسبت به جمع آوری سوابق پراکنده خود اقدام کنند.
بسیاری از آن ھا در این مسیر متوجه میشوند که متأسفانه، سوابق موجودشان با سوابق واقعی و سنوات خدمت شان تفاوت می کند و گاه بسیار کمتر است. بنابراین، علی رغم ورود به سن بازنشستگی به دلیل کمبود سابقه و بعضاً عدم در اختیار داشتن اسناد و مستندات لازم برای احراز سابقه، امکان برخورداری از مزایا و حمایت ھای تأمین اجتماعی را از دست می دھند. از این تأسف بارتر، زمانی است که یک روزنامهنگار متأھل در سنین جوانی یا میان سالی فوت می کند و ھمسر یا فرزندانش برای برقراری مستمری بازماندگان به سازمان تأمین اجتماعی رجوع می کنند اما متأسفانه با نبود یا کمبود سابقه روبهرو می شوند و این، سرآغاز پیگیریھا و دوندگیھایی است که در صورت عدم اثبات سابقه و متعاقب آن عدم برقراری مستمری بازماندگان، خانواده روزنامهنگار متوفی را با مسائل و مشکلات عدیده روحی، روانی و اجتماعی مواجه می کند.
واقعیت ماجرا این است که بسیاری از روزنامهنگاران قدیمی و اقلیتی از روزنامهنگاران جوان امروزی، علی رغم تلاش برای بالا بردن سطح آگاھیھای عمومی از جمله در حوزه مسائل اجتماعی و بهویژه تأمین اجتماعی، حساسیت و اھتمام لازم را نسبت به شناسایی و انجام تکالیف خود در قبال سازمان تأمین اجتماعی و متعاقب آن، برخورداری از حمایتھای قانونی این سازمان ندارند.
روزنامهنگاران بایستی در ابتدای آغاز فعالیت خود در یک رسانه و برقراری رابطهمزدی بین آنھا و کارفرمایانشان، از ارائه لیست و پرداخت حق بیمه توسط صاحب امتیاز رسانه به سازمان تأمین اجتماعی اطمینان حاصل کنند.
ماھیت کار روزنامهنگاری و شرایط حاکم بر این حرفه، تعدد برقراری و قطع رابطه کاری با مؤسسات مختلف مطبوعاتی و رسانهای را ایجاب می کند اما این موضوع ھیچ منافاتی با حصول اطمینان از پرداخت حق بیمه روزنامهنگاران توسط صاحب امتیاز رسانه که کارفرما محسوب میشود، ندارد. یا پراکندگی سوابق پرداخت حق بیمه در شعب تأمین اجتماعی که به دلیل پیش گفته اتفاق میافتد، به راحتی قابل جمعآوری و متمرکز کردن در آخرین شعبهای است که حق بیمه روزنامهنگار به آن پرداخت میشود.
ممکن است ایراد گرفته شود که جمع آوری سوابق، زمان بر و وقت گیر است. اگرچه معتقدم، با توسعه فناوریھا و روند استقرار تأمین اجتماعی الکترونیک، این فرآیند در حال حاضر به سرعت قابل انجام است اما با این حال، تأکید می کنم اختصاص وقت برای این امر بسیار حائز اھمیت است. در این مسیر، علاوه بر روزنامهنگاران، وظایفی نیز بر عھده صاحبان امتیاز و سازمان تأمین اجتماعی است که خوشبختانه در سالهای اخیر تعامل بسیار خوبی بین سازمان تأمین اجتماعی، معاونت امور مطبوعاتی و خبرگزاریھای داخلی وزارت فرھنگ و ارشاد اسلامی به وجود آمده و با حضور نمایندگان صاحبان امتیاز و مدیران مسئول رسانهھا و با تشکیل کار گروه مشترک نسبت به تلاش برای رفع برخی از موانع و کاھش دغدغهھای روزنامهنگاران اقدام شده است.
امید است این ھمکاریھا موجب تسھیل در فرآیندھای بیمه روزنامهنگاران شده و موانع پیش روی ایشان به حداقل برسد.
امیرعباس تقی پور
مدیر روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید