شانتاژ خبری به عملی اطلاق میشود که افرادی در رسانه از ظرفیت رسانه هایشان سوء استفاده کنند و آن را وسیلۀ تهدید کرده و با انتشار اخبار کذب قصد دارند فضا را به سمت خود تغییر دهند.
خلاصه ماجرا این است که #روابط_عمومی شهرداری تهران، بخشنامه ای را برای تنظیم تعاملات رسانه ای منتشر می کند، تا بگوید از بین هزاران سایت و صدها هزار کانال تلگرامی، معیار ارتباط و تعامل باید اینگونه باشد. رسانه ای هم که نامش در لیست قرار نمی گیرد، شانتاژ خبری می کند و خبر کذبی منتشر می کند که مدیر روابط عمومی استعفا داد و رفت.
اینکه یک روابط عمومی برای ارتباطات رسانه ای خود و تمرکز بر فعالیت هایش بر اساس برنامه ریزی استراتژیک، یک مدل ارتباطی برای همکاری با رسانه ها تعریف می کند آیا این امر پدیده ای غریب و مذموم است یا باید از این کار علمی تخصصی و حرفه ای او تقدیر کرد؟ راهکار این دوستان در تعامل و نحوه انتخاب با هزاران سایت خبری و صدها هزار کانال تلگرامی و صفحات دیگر شبکه های اجتماعی همچون اینستاگرام و… چیست؟ آیا هرکس درخواست مصاحبه با شهردار دارد باید پذیرفته شود؟ آیا هر مطلبی در هر کانال تلگرامی کار شد باید به آن پاسخگو بود؟ آیا باید در نشست مطبوعاتی همه روزنامه ها و سایتها و مدیران کانالهای تلگرامی مرتبط را دعوت کرد؟!
نعداد بسیار اندکی از افراد و رسانه ها موضوعاتی را تبدیل به گروکشی و سهم خواهی می کنند که باید تکلیف آنها را از خبرنگاران شریف و فعالان رسانه ای جدا دانست.
مگر یک رسانه می آید همه خبرهای مربوط به همه سازمانها و شرکتها را منتشر کند؟ بلکه آنها هم تعریف خاص خود را از خبر ارزشمند و قابل انتشار و مرتبط با سیاستهای رسانه ای خود دارند. یعنی رسانه حق انتخاب و دروازه بانی خبر دارد. پس در امور مدیریت رسانه ای روابط عمومی ها، حق انتخاب و سردبیری را باید به روابط عمومی هم بدهیم و این معنایش تبعیض و محدود سازی و کار کردن با یک افراد خاص نیست.
دکتر حسین امامی
عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی
دیدگاهتان را بنویسید