تصویر روز: مسئولیت اجتماعی از زمره ارزش های ارتباطی و اجتماعی مبتنی بر اخلاق و ارزش های فرهنگی و اخلاقی است .
سازمان های موجود که به نحوی از انحاء در بخش تولید و خدمات فعالیت می نمایند و دارای ساختار دولتی ، تعاونی و خصوصی می باشند، بدون رعایت اصل تعهد آفرینی منطقی، صحیح و صادقانه نسبت به مردم و مشتریان و بدون حرکت در مسیر مسئولیت پذیری اجتماعی و رعایت موازین و چارچوب های تعیین شده در ارتباط با رعایت حقوق مردم و جامعه و جلوگیری از تضییع حق و منافع آنان ، نمی توانند در یک فضای کاملا رقابتی و بدون هیچگونه انحصار، از صلاحیت ماندگاری در چرخه خدمات رسانی برخوردار گردند . بی تردید و بالاجبار این دسته از سازمان هایی که تنها به دنبال حداکثر سازی سود و انتفاع یابی صرف و با کمترین توجه به اصل مهم مسئولیت اجتماعی فعالیت می کنند، از صحنه و فضای خدمت رسانی حذف می شوند.مسلما روابط عمومی به عنوان یک نهاد مدنی مرتبط با مسئولیت اجتماعی که وظیفه ذاتی وی عهده داری این نقش مهم در جایگاه سازمانی است ، به تبعیت از فلسفه وجودی ، ماموریت ها و مسئولیت ها از یک سو و همچنین ارتباط افقی و عمودی با مجموعه سازمان و مدیریت های سازمان از این قاعده مستثنی نمی باشد زیرا حیات و مرگ سازمان به روابط عمومی و حیات و مرگ روابط عمومی به سازمان مرتبط است و اصولا نمی توان بحث مسئولیت اجتماعی و تعهد پذیری نسبت به مردم و جامعه را مطرح کرد و سازمان و یا روابط عمومی را جدا و منفک از این اصل قلمدا نمود. بنابراین در مجال پیش آمده تلاش شده است در وهله اول به موضوع اخلاق به عنوان پایه و اساس شکل گیری مسئولیت اجتماعی پرداخته شود و با اتکاء به تعاریف و نظریه های اخلاقی، مشخص و تبیین گردد که مسئولیت اجتماعی چیزی جز ارزش های اخلاقی نیست و در وهله دوم به موضوع مسئولیت اجتماعی به عنوان نتیجه و خروجی ارزش های اخلاقی سخن به میان آید مضاف بر اینکه در گام بعدی با اتکاء به تعاریف مرتبط با مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی به رابطه معنا داری بین مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی از حیث محتوا و مفهوم و رویکرد و کارکرد مطالبی ارائه شود تا مشخص گردد که اخلاق ، مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی در مواجهه با مردم و جامعه از یک جنس بوده و از اشتراکات مفهومی و محتوایی برخوردار می باشند.
اخلاقیات ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با ارزش ها دارند و به عنوان ابزاری نگریسته میشوند که ارزش ها را به عمل تبدیل میکنند. اخلاق، یعنی رعایت اصول معنوی و ارزش هایی که بر رفتار شخص یا گروه ، حاکم است، مبنی بر اینکه درست چیست و نادرست کدام است؟ (دفت، ۱۳۷۴: ۶۳۸). اخلاق، مفاهیمی چون: اعتماد، صداقت، درستی، وفای به عهد نسبت به دیگران، عدالت و مساوات و فضائل شهروندی و خدمت به جامعه را در بر میگیرد. اخلاق در معنی، تشخیص درست از نادرست و خوب از بد، همیشه موضوع مورد بحث فلاسفه بوده، آنها به عنوان یکی از شاخههای فلسفه، در مورد آن سخن گفتهاند. به علاوه بــرخی مانند هایک اخلاق را تمدنساز به شمار میآورند. (غنینژاد، ۱۳۸۱: ۱۲۹). بیشتر استانداردها و قواعد اخلاقی در یک فرهنگ نسبت به فرهنگ های دیگر و در زمان های مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. (هس مر، ۱۹۹۵: ۱۱۳). به عبارت دیگر، نسبیت گرایی اخلاقی باعث می شود آنچه که در یک جامعه، عملی درست نامیده می شود در فرهنگ یا جامعه ای دیگر نادرست تلقی شود و میزان ابهام و بعضاً تعارض در ارزشها افزایش یابد
مفهوم مسئولیت اجتماعی را میتوان از بیشتر نظریههای اخلاق استنباط و استخراج کرد. برای روشن شدن بهتر مطلب ابتدا به اختصار نظریههای اخلاق تشریح میشود. هسمر (۱۹۹۵) یکی از کاملترین دسته بندی ها را از تئوریهای اخلاق اینگونه ارائه می کند
۱٫ قانون جاویدان (Eternal Law): این دیدگاه که به قانون طلایی نیز مشهور است بدین گونه خلاصه میشود که «با دیگران آن گونه رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند».
۲٫ منفعت گرایی یا تئوری فرجام گرایی (Utilitarianism): این دیدگاه منطبق با تعریفی از اخلاق است که توسط جرمیبنتم متفکر بریتانیایی ارائه شده و بر نتایج و فرضیات فردی متمرکز است. بر این اساس، اخلاقی بودن یک رفتار، براساس میزان مطلوبیت آن بیان میشود. یعنی وقتی منافع یک عمل برای جامعه بیشتر از ضررهای آن باشد، آن عمل اخلاقی است
۳٫ وظیفهگرایی یا آغازگرایی (Deontological): آغازگرایی دربرابر فرضیه فرجام گرایی است. بر اساس این دیدگاه که توسط ایمانوئل کانت ارائه شد، هر عمل به نتیجه آن بستگی نداشته، به نیت شخص تصمیم گیرنده بستگی دارد.
۴- عدالت توزیعی: در این تئوری که توسط جان راولز پیشنهاد شده، یک عمل را در صورتی که منجر بـه افزایش همکاری بین اعضای جامعه شود، میتوان درست و عادلانه و مناسب (و بنابراین اخلاقی) نامید و عملی را که در جهت مخالف این هدف عمل کند میتوان نادرست، ناعادلانه و نامناسب (و بنابراین غیراخلاقی) نامید. در این دیدگاه، همکاری اجتماعی، اساس منافع اجتماعی و اقتصادی را فراهم میآورد و تلاش فردی کم اهمیت و در مواردی نادیده گرفته میشود.
۵٫ آزادی فردی: بر اساس این دیدگاه که توسط رابرت نوزیک پیشنهاد شد، آزادی، نخستین نیاز جامعه است. بنابراین هر عملی که آزادی فردی را نقض کند، غیراخلاقی است؛ حتی اگر منافع و رفاه بیشتری برای دیگران ایجاد کند.
آنچه که در این دسته بندی از تئوری های اخلاق بیشتر به چشم می خورد و محملی برای تامل و تعمق می باشد اینکه در این تقسیم بندی ها عملا از حیث رویکرد و کارکرد تمامی مسیر ها به مسئولیت اجتماعی و تعهدات فردی و سازمانی ختم می شود. ضمن آنکه به نحوی از انحاء می توان تعهدات و مسئولیت پذیری اجتماعی را در سطوح مختلف و در قالب های متفاوت اعم از نسبت به خویش ، نسبت به هم نوع ، نسبت به گروه و نسبت به جامعه و اجتماع ازحیث محتوا و مفهوم از آن برداشت نمود .
دیدگاهتان را بنویسید