aleamin.2

ایران قوی از بارگاه عقل تا کارگاه عمل

تصویر روز: ایران و ایرانیان قوی در سیاست خارجی با ابتکاری هوشمندانه به مرزبندی و تعامل با دنیا بر اساسِ عزت، حکمت و مصلحتِ ملی در روابطِ بین الملل باوری عقلانی دارند.

به گزارش فارس، برای عینیت بخشیدن به ایران قوی، باید تصویر روشنی از مفاهیم و مصادیق آن داشته باشیم تا به وضوح و تمایز کامل در ادراکِ موضوع برسیم. «دکتر محمدجلیل آل امین» دانش آموخته ی فلسفه و فعال رسانه ای تلاش کرده است در حد بضاعتِ این نوشتار، به تبیینِ فلسفیِ این موضوع بپردازد.

برای معماریِ مفهومیِ ایران قوی ناگزیر باید از چند منزلگاهِ معرفتی عبور کرد تا به مقصد نهایی رسید:

۱. ایران قوی مقدم بر مصداق دارای مفهومِ ذهنی است. مفهوم ایران قوی، ایرانی ایستاده بر فرازِ موفقیت هاست. موفقیت هایی که برخواسته از ایرانیان قوی است. بنابراین بین ایران قوی و ایرانیان قوی، نسبتِ این همانیِ منطقی برقرار است. به عبارت دیگر ایران قوی با ایرانیان قوی، به قوت و قدرت می رسد. ایرانیان هم زمانی متصفِ به صفتِ قوی می شوند که از توانایی ها و استعدادهای همگانی و ملی برای قوام بخشیدن به ایران استفاده کنند.

۲.مفهومِ ایرانیان با اجتماعِ ملت و دولت-بخوانید مجموعه نظام- تعریف می شود. اگر مردم که ستونِ حاکمیت سیاسیِ حکومت ها به شمار می روند، اراده های خود را برای استفاده از ظرفیت های خود بکار بگیرند و دولت ها هم اراده هایشان را در حمایت، هدایت و نظارت برای صیانت از قدرتِ سیاسی-اجتماعی مردم معطوف نمایند، بالضروره نتیجه ی آن ایرانیان قوی خواهد شد.

۳. مصادیق ایران قوی بر اساس نسبت منطقی بین مفهوم ذهنی و مصداق عینی، به همه ی مناسبات داخلی و خارجی تعلق می گیرد که محورهایِ اساسیِ آن می تواند موارد زیر باشد:

الف. اقتصادِ ایران:
در سیاست داخلی، اقتصادِ ایران یکی از مصادیقِ اصلیِ مفهومِ ایران قوی است. اقتصادِ قوی، اقتصادِ وارسته است نه اقتصاد وابسته. اقتصاد وارسته، اقتصادی است که بر پایه ی تولید خودبنیاد معماری شود، نه بر اساسِ بازارِ مصرفِ چرخه های اقتصادی در بیرون از مرزها. به تعبیر دیگر اساسِ چنین اقتصادی باید بر تولید داخل باشد و در اضطرار از غیر کمک گرفته شود.

ب. انسجامِ ایران:
انسجام و یکدستی در اندیشه های سازنده ی ایرانیان، از دیگر مصادیقِ مفهومِ ایران قوی است. انسجام و یکپارچگی در ادراکشان از ریشه ها و بنیادهایِ وفاق ساز مانند انقلاب، ایران و جمهوری اسلامی.

اگر در هر کدام از بخش های کلان ذکر شده ، انشقاق وجود داشته باشد، ایران از قوت و قدرت فاصله خواهد گرفت. اختلاف نظر در بنیادها، بنیادشکن خواهد بود. اختلاف نظر در امور غیربنیادین نه تنها لازم بلکه از شروطِ ایران قوی است.

ج.ابتکارِ ایران:
سیاست خارجی یکی دیگر از مصادیقِ مفهومِ ایران قوی است. اگر ایرانیان در سیاست خارجی ابتکار نداشته و بازیگر نباشند، بازیچه خواهند شد. بازیچه ی دست سیاس هایِ خودگرا که بر مدارِ منافعِ انحصاری خود با جهان معامله ی سیاسی می کنند.

ایران و ایرانیان قوی در سیاست خارجی با ابتکاری هوشمندانه به مرزبندی و تعامل با دنیا بر اساسِ عزت، حکمت و مصلحتِ ملی در روابطِ بین الملل باوری عقلانی دارند.

د. انتخاب ایران:
از دیگر مصادیقِ مفهومِ ایرانِ قوی، انتخابِ اصول و قواعدِ “در جهان بودنِ عادلانه ی” انسان هاست. قواعدی عقلانی_اخلاقی که برخاسته از قرائتِ بومی ایرانیان با پیشینه ی دینی و فرهنگیِ آنان است. به بیان دیگر، ایران و ایرانی به نحو کلی و بر اساسِ قاعده ی منطقیِ نسبتِ مساوی بینِ “حق و تکلیف” در زندگیِ جمعی بشر، با هر گونه تسلط و سلطه ی عده ای زورگو بر عده ای مظلوم در زیستِ انسانِ جهان وطن، مخالف است و برای برچیدن بساطِ برهم زنندگانِ نظم جهانی در میدانِ آزادی خواهان حاضر خواهد بود و این والاترین مصداقِ انتخابِ “در جهان بودن عادلانه” برای نوعِ انسان است.

طبیعی است گستره یِ مصادیقِ ایران قوی می تواند موارد دیگری را هم در خود جای دهد و بر ایضاح مفهومی موضوع کمکِ بهتری کند که متعاطیان اندیشه می توانند از مناظر دیگر، آن را تحقیق و تدوین نمایند. نگارنده در حد بضاعتِ این مقاله، تلاش کرد بخش های مهمی از آن را تقریر نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *