تصویر روز: در آرمان شهر اسلام، رئیس و مدیران شهری، اهل اختلاس، رشوه، کم فروش، باندبازی، آقازاده سالاری، رخوت، سستی و مانند آن نیستند. در آرمان شهر اسلام، رئیس شهر در قیام و قعود خود به سعادتِ اهل مدینه ی فاضله می اندیشد و برای تحقق آن از صباح تا مساءجهاد می کند.
محمدجلیل آل امین، مدرس دانشگاه و فعال رسانه ای، به بهانه ی انتخاب دکتر علیرضا زاکانی به عنوان شهردار تهران، به تبیین مفهومی و مصداقیِ نسبت بینِ کلان شهر تهران و آرمان شهر اسلام پرداخته است.
آرمان شهر اسلام، مدینه ی فاضله ای است که در آن فقیر و غنی از حقوق ِ شهروندیِ خود به نحو عادلانه ای برخوردار باشند.
در مدینه فاضله، امکانات شهری در شمال شهر متراکم نمی شود و مظاهر فقر و فلاکت در جنوب شهر با دیوارهایی از جنسِ حلبی و کارتن خودنمایی نمی کند.
در آرمان شهر اسلام، امکانات شهری مانند باران بر سطوحِ معابر، در فرازِ میادین و کوچه پس کوچه ها و محله های شهر یکسان می بارد.
در مدینه فاضله، مناظر و جلوه هایِ عمومیِ شهر در محله های شمال و جنوب بر اساس عدالت و نیازهای انسان ها، مستقل از معیار ثروت و قدرت، گسترانیده می شود نه بر اساس تفکیک طبقاتی، زیبایی ها برای پنت هاوس نشینان شمال شهر و دیوارهای آغشته به روغن های سوخته، برای کوخ نشینانِ جنوب شهر.
کلان شهر تهران باید به آرمان شهر اسلام نظر داشته باشد. آرمان شهری که آمالِ الهی_ انسانی اش، رفاه، سلامت و سعادت شهروندان است. سعادت شهروندان در اداره ی عادلانه ی شهر تحقق عینی پیدا می کند.
در مدینه فاضله، رواج عادات، سنن، فرهنگ و هنر بر اساسِ قاعده ی عقلانیِ ملایمت نفس با فضیلت، در بین ساکنین شهر ملکه می شود که نقطه ی آغازش در تظاهراتِ اندیشه ی مدیرانِ آرمان شهر اسلامی در کار جهادی و پرهیز از آغشته شدن به جلوه های فریبنده ی دنیا است. پیشرانِ اصلیِ ترویج فضیلتِ در فرهنگ عمومی، مدیران شهری هستند چرا که النّاس علی دین ملوکهم، تجربه ی زیسته ی سیاسی در تاریخ حکمرانی حاکمان، بطور واضح و متمایز قابل درک و فهم است.
در آرمان شهر اسلام، فاصله طبقاتی به نفرتی عمومی تبدیل می شود و تلاش همگانی برای حذف فاصله ی شرم آور طبقاتی به کار گرفته می شود. بهای نابرابری در حقوق شهروندی، فقر، حاشیه نشینی، اعتیاد، کارتن خوابی و مانند آن خواهد بود.
در آرمان شهر اسلام، انسان غایت است نه وسیله. در مدینه فاضله، کرامت شهروندان در ارائه ی خدمات شهری، لگدمال نمی شود بلکه انسان عیال الله فهم می شود.
کلان شهر تهران باید به آرمان شهر اسلام، نظر داشته باشد. آرمان شهری که آرمان الهی_ انسانی اش، سعادت وکمال شهروندان است. سعادت شهروندان در اداره ی عادلانه ی منابع و امکاناتِ شهری ظهور و بروزِ عینی می یابد.
کلان شهر تهران، تا آرمان شهر اسلام، راه زیادی در پیش دارد. راهی که با راهبندان کردن بر کج راهه رونده های مدیریتی که منابع شهر را از جیب مردم برداشت و مستقیما در جیب شخصیِ خود می ریزند، بازسازی می شود.
در آرمان شهر اسلام، رئیس و مدیران شهری، اهل اختلاس، رشوه، کم فروش، باندبازی، آقازاده سالاری، رخوت، سستی و مانند آن نیستند. در آرمان شهر اسلام، رئیس شهر در قیام و قعود خود به سعادتِ اهل مدینه ی فاضله می اندیشد و برای تحقق آن از صباح تا مساءجهاد می کند.
ریاست در چنین آرمان شهری بر اساس قاعده ی منطقیِ نسبت «صدور افعال با مصدرِ افکار» باید در اختیار فردی باشد که، مدینه ی فاضله یا آرمان شهر اسلامی در باورها و نظاماتِ وجودیِ یک اصل عقلانی_ایمانی به شمار رود.
واقعا، سهم هر کدام از شهرداران سابق تهران در زیاد کردن فاصله کلان شهر تهران تا آرمان شهر اسلام چقدر بوده است / فارس
دیدگاهتان را بنویسید