وقتی چگونگی را هم نمی‌دانیم، چه رسد به چرایی

rezaeean Amir Jadidi1

مجید رضائیان – استاد دانشگاه

 

تصویر روز: ژانر روزنامه‌نگاری خبری قواعدی دارد که بر عناصر اطلاعاتی متکی است. در این ژانر از روزنامه‌نگاری نمی‌توان فکت‌محور برخورد کرد و بدون اینفورمیشن سراغ ایونتی رفت. این کار مانند آن می‌ماند که بگویید سیل آمده و بعد خبر دهید که خسارات سنگینی به‌بار آورده است. خب! این خسارات چقدر بوده است؟ به این می‌گویند فکت. در مدرسه روزنامه‌نگاری رویترز وابسته به آکسفورد، همین موضوع به‌عنوان یک نظریه نقد شده است. این‌که اساسا از زمان شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای از اینفورمیشن فاصله گرفت، به‌سمت فکت و از فکت، به قول آن‌ها به‌سمت پسافکت رفت. این ایراد هنگام اطلاع‌رسانی در مورد بسیاری از وقایع و حوادث در ایران تشدید شده است. یعنی آن‌چه در دنیا محل ایراد است، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای را دچار چالش کرده و روزنامه‌نگاران را سراغ خبرهایی فرستاده که از صحت و سقم آن به‌طور کامل مطلع نیستند، در ایران مضاعف است. چرا مضاعف است؟ به این دلیل که در ایران با پدیده‌ای مواجهیم که در دنیا ناشر یا اسپانسر دولتی می‌نامندش. کار رسانه‌های دولتی چیست؟ این‌که بیشتر از ارزش رویداد، به سیاست‌رسانه توجه کنند. در روزنامه‌نگاری مثلثی داریم که شامل نیاز مخاطب، ارزش رویداد و سیاست‌رسانه است. این مثلث در ایران به یک‌ضلع محدود شده و آن سیاست‌رسانه است و نیاز مخاطب و ارزش رویداد در این بین مطرح نیست. ارزش رویداد به شما چه می‌گوید؟ ارزش رویداد می‌گوید، نمی‌توانید با فکت سراغ رویداد بروید، اصلا هیچ رویدادی را نمی‌توان با فکت پوشش داد. ما در اِمِرجنسی‌نیوز اجازه داریم یک یا دوبار با فکت با مخاطب سخن بگوییم و مثلا اعلام کنیم، همین حالا فلان‌جا زلزله آمده و اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام می‌شود. این فکت است، اما در همین ِامِرجنسی‌نیوز یا خبرهای اصطلاحا بهنگام که پوشش خبری آن‌ها مرحله‌به‌مرحله انجام می‌شود، بعد از فکت دوم یا سوم باید اینفورمیشن‌هایی که به دست آورده‌اید، اطلاعات و عناصر اصلی خبری در مورد آن رویداد را پوشش دهید. ما در قضیه پوشش شب آتش‌سوزی زندان اوین کدام‌یک از این موارد را شاهد بودیم؟ هیچ‌کدام. به‌عبارتی خبرگزاری‌های رسمی یا راویان‌دولتی حادثه، با فکت صحبت کردند، بعد نتوانستند به اینفورمیشن برسند و همه آن فکت‌ها نیز در شاخه‌های مختلف به راه خود ادامه دادند. یک‌نفر گفت آتش‌سوزی در انبار خیاطی بوده، دیگری گفت زندانیان روی مین رفته‌اند و… پس همان فکت نیز با دقت کافی بیان نشد. زمانی که همه‌چیز تمام شد و مدتی گذشت، گفتند چهارنفر فوت کرده‌، 60نفر زخمی شده‌اند و 70نفر هم نجات پیدا کرده‌اند. این دیگر آخرین اتفاق بود. تا همین الان ما یکی از عناصر مهم خبری، به‌نام عنصر پنجم، عنصر تشریح یا جزئیات، WHO را از دست داده‌ایم. هیچ‌کس نمی‌داند آتش‌سوزی اوین چگونه و از کجا شروع شد؟ تا بعد از آن سراغ WHY برویم. مهم‌ترین عنصر خبری در ژانر روز روزنامه‌نگاری دنیا یعنی روزنامه‌نگاری‌تحلیلی همین دوعنصر آخر است؛ WHO و WHY، چگونگی و بعد از آن چرایی. ما اکنون چگونگی‌اش را هم کامل نمی‌دانیم، چه برسد به چرایی‌اش. این موضوع چندبار باید تکرار شود؟ در قضیه متروپل، در قضیه پلاسکو، در همین قضیه آتش‌سوزی زندان اوین، چندبار باید تکرار شود تا ما بدانیم، مخاطبان نه‌تنها اقناع نشدند که با علامت‌سوال بسیار از آن حادثه‌ها عبور کردند. پس درمجموع می‌توان گفت، جملگی روایت‌های رسانه‌های رسمی از شب آتش‌سوزی زندان اوین ناقص و علت نقصان در آن‌‌چه بود که توضیح دادم.

منبع: هم میهن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *