مسعود نصر اصفهانی
ریاست اداره کل دفتر مدیریت و روابط عمومی بانک ملت
تصویر روز: در قرن بیست و یکم شرکت های چندملیتی به عنوان یک واقعیت سیاسی و اقتصادی قدرتمند قلمداد می شوند، که در حال نابودی صنایع ملّی کشورهای در حال توسعه هستند. اما به راستی آیا مهم ترین دلیل موفقیت و درآمدزایی کلان چنین شرکت هایی، کیفیت بالا و غیر قابل قیاس آن ها، با خدمات و محصولات شرکت های ملّی جهان در حال توسعه است؟ کشور های در حال توسعه، با مشکل مشترکی به نام ” عدم اعتماد عمومی” به خدمات و کالاهای خود روبرو هستند و این مساله یکی از دلایل ناتوانی آن ها در رقابت با شرکت های چندملیتی است. عدم اعتماد عمومی مشکلی است، که سال ها پیش گریبان گیر بسیاری از شرکت های معروف آمریکایی نیز شده بود، که از طریق بهبود شبکه روابط عمومی، به راحتی مرتفع گردید.
در دنیای یکپارچه امروز، که در آن خطوط بین تبلیغات، ارتباطات و روابط عمومی تقریبا غیر موجود شده¬اند؛ روابط عمومی به عنوان اصل اساسی برای رقابت در یک جامعه جهانی پذیرفته شده است. روابط عمومی، سازماندهی روابط یک شرکت یا سازمان با مردم است، به گونه ای که سبب شهرت یافتن یک شرکت (سازمان) در زمینه تخصّصی خود و سبب راه یابی به سوی موفقیت می گردد، موضوعی که برای هر کسب و کاری جنبه حیاتی دارد. این بدان معناست که توسعه شهرت یک شرکت و در نتیجه افزایش میزان درآمد آن، به توسعه روابط مثبت با مردم (جامعه هدف) وابسته است. به بیان ساده تر، بخش بزرگی از سرمایه گزاری در یک شرکت به اعتبار آن در بین جامعه هدف بستگی دارد و همین نکته مهم ترین دارایی بلند مدت یک کمپانی محسوب می شود. اعتبار یک شرکت تاثیر مستقیم بر قیمت سهام، و توانایی جذب و حفظ مشتریان و کارکنان دارد.
شرکت هایی دچار بی اعتمادی عمومی، دارای یک مشکل مشترک به نام عدم تمرکز بر نگرانی ها و دغدغه های مردم هستند. مردم در واقع همان کسانی¬ اندکه یک شرکت برای رسیدن به موفقیت باید به آن ها تکیه کند و غفلت و نادیده انگاشتن آن ها بسیار خطرناک است. شرکت ها می توانند از طریق استراتژی های روابط عمومی سنّتی به بازیابی اعتماد در جامعه هدف خود بپردازند: با استفاده از صداقت و انصاف به عنوان معیار برای همه تصمیمات کسب و کار؛ حفظ تاکید بر کیفیت محصولات و خدمات؛ به اشتراک گذاری اطلاعات شفاف و قابل اعتماد با تمام مردم؛ ارتباط فعال با مردم و پاسخگو بودن به نگرانی های آنان؛ تجدید تعهد به جوامع محلی؛ و ایجاد انجمن هایی برای تشویق مردم به گفتگو در خصوص نیازمندی ها و خواسته های خود از شرکت مورد نظر. یک شرکت باید اولویت دادن به نیاز های مردم برای ایجاد روابط خوب با آن ها را به عنوان یک ارزش نهادینه سازد. سنگ بنای یک رابطه خوب اعتماد است، و اعتماد تنها برپایه یک ارتباط آزاد و صادقانه تحقق می یابد. روابط عمومی تاثیرگذار، راهی آسان برای کمک به ایجاد شهرت و اعتبار یک شرکت است.
روابط عمومی یک فرایند دو طرفه است. متخصصان روابط عمومی متوجه نگرانی های عمومی هستند و به دیدگاه مردم احترام می گذارند. در واقع آن ها مدافع منافع عمومی در یک سازمان هستند. به این معنا که یک متخصص روابط عمومی، نقش یک فرد خارجی را نیز در سازمان ایفا می کند، و به بررسی یک موضوع خاص هم از دید شرکت و هم دید جامعه هدف می پردازد. چین از زمره کشورهایی است، که از طریق گسترش صنعت روابط عمومی، نه تنها بازارهای داخلی خود را تسخیر کرده، بلکه شرکت های فراملیّتی را مجاب به سرمایه گذاری درون مرزهای خود کرده است. این کشور با رشد اقتصادی ده درصدی در سی سال گذشته، از سریع ترین میزان رشد در جهان برخوردار است و بیش ترین میزان جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی به آن تعلق دارد.
روابط عمومی زمانی پای خود را به کشور چین باز کرد، که شرکت های بزرگ چندملیّتی هم چون “مک دونالد” و “موتورولا” توانسته بودند، وارد بازار چین شوند. دراین زمان بود که کشور چین، روابط عمومی خود را به سمت توسعه بازار و آموزش مصرف کنندگان چینی هدایت کرد. هدایت مصرف کنندگان به شدت مورد توجه بود و برنامه های ارتباطی در خصوص معاملات میان شرکت ها نیز گسترش یافت. این مساله سبب گسترش بازارهای تجاری و صنایع بزرگ چین شد و اینک می توان چندین رقیب عمده را در صحنه این کشور مشاهده کرد، که در خصوص کسب رهبری بازار در بخش هایی از قبیل امور مالی، نفت، مخابرات و مراقبت های بهداشتی با یکدیگر رقابت دارند.
گسترش صنعت روابط عمومی، راه حلی جهت جلب اعتماد و حمایت مردم، و در نتیجه فروش و درآمد بالا است، که خود به افزایش نرخ سهام شرکت ها و در نتیجه جذب سرمایه گذار خارجی منتهی می گردد. حمایت مصرف کننده داخلی و جذب سرمایه گذار خارجی، در دنیایی که با رکود اقتصادی مواجه است، خود نشان از حرکت یک کشور به سمت مسیر توسعه و خودکفایی اقتصادی است.
عاشق این وبسایت شدم من.عالی هستید شما
بهترین وبسایتی که تاحالا دیدم.ازتون متشکرم