گاهی خیلی زود، دیر می شود. امروز به فکر لحظه لحظه های زندگی خود باشیم، شاید فردایی وجود نداشته باشد
تصویر روز: جوان بود و جویای نام. اول خرداد ماه ۱۴۰۱ بیمه نامه عمر و تأمین آتیه با اقساط ماهی ۵۰۰ هزار تومان برای خودش خرید و اسم دو برادرش را به عنوان ذینفعان بیمه نامه در فرم پرسشنامه اش تعیین کرد. شغل علیرضا مشاور املاک بود و هنوز ازدواج نکرده بود.
اما… تنها ۴۷ روز بعد از آینده نگری و خرید بیمه نامه عمر و تأمین آتیه این جوان ۳۱ ساله تبریزی، حادثه تلخی برایش اتفاق می افتد و اینجاست که می بینیم فاصله بودن تا نبودن فقط یک نفس است!
علیرضا راننده یک دستگاه وانت پیکان بود که دومین روز تیرماه ۱۴۰۱ به علت عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه ناشی از سرعت بالا با جدول بلوار برخورد می کند و پس از انتقال به مرکز درمانی ، متأسفانه به علت شدت جراحات از دنیا می رود.
مراحل بررسی این پرونده در اداره خسارت مدیریت بیمه های عمر و تأمین آتیه شروع و با توجه به تحت پوشش بودن بیمه نامه در زمان فوت علیرضا (روز ۱۶ تیرماه) و تأیید معاونت فنی بیمه های اشخاص بیمه پاسارگاد، سرمایه بیمه فوت به هر علت به مبلغ ۱.۴۹۴.۸۷۱.۵۸۵ریال (۱۴۹ میلیون و ۴۸۷هزار و ۱۵۸ تومان) و فوت در اثر حادثه به مبلغ ۴.۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال (۴۵۰ میلیون تومان) در وجه ذی نفعان بیمه نامه (عبدالرضا و محمدرضا: برادران علیرضا) پرداخت شد.
روز ۱۶ تیرماه که علیرضا از دنیا رفت ، موعد پرداخت تنها دو قسط بیمه نامه اش رسیده و مبلغ یک میلیون تومان پرداخت کرده بود. یعنی کمتر از دو ماه از زمان شروع بیمه نامه و با پرداخت تنها دو قسط ماهانه، ذی نفعان علیرضا مبلغی بالغ بر ۵۹۹ میلیون تومان از دوراندیشی و خوش فکری برادر جوان خود در زمان تهیه بیمه نامه عمر و تأمین آتیه دریافت کردند.
گاهی خیلی زود، دیر می شود. امروز به فکر لحظه لحظه های زندگی خود باشیم، شاید فردایی وجود نداشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید