تصویر روز ـ صنعت لوازم خانگی با قدمت حدود ۷۰ ساله در زمانها و دورانهای مختلف نقشهای مختلفی در اقتصاد کشور داشته است در زمان های دورتر صاحب برندهای مطرح در سطح جهان بودهایم و در دهههایی در گوشهای بدون داشتن سهمی در بازار نظارهگر فروش کالای خارجی بوده است اما در اواخر دهه نود و با تشدید نظارت بر ورود کالای خارجی و کنترل قاچاق و …. سهم کالای ساخت داخل چشمگیر شد و طبق آخرین آمار عمق ساخت داخل در صنعت لوازم خانگی میانگین ۷۰ تا ۷۵ درصد است که به صورت جزئیتر، عمق ساخت داخل در گروه تلویزیون ۳۵ درصد، کل وسایل گازسوز ۱۰۰ درصد و وسایل برقی حجیم مثل یخچال، فریزر و… ۶۵ تا ۷۵ درصد است.
عصراقتصاد- به غیر از تعمیق ساخت داخل در سالهای اخیر اتفاقات دیگری مانند تبلیغات گسترده و خاص، هایپر کالاهای لوازمخانگی، فروش اقساطی و لیزینگ و…. در این صنعت افتاده است که با این مقدمه پای صحبت چند فعال حوزه لوازمخانگی مینشینیم تا ببینیم حال این صنعت مطابق آمار خوب است یا مطالبی وجود دارد که در عمق این صنعت نهفته است؟
عباس هاشمی، دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی ایران:
• وضعیت و حال صنعت لوازمخانگی چگونه است؟ به لحاظ تولیدات، کمیت و کیفیت خدمات پساز فروش، تنوع محصولات، تعمیق ساخت داخل، وضعیت قابل قبولی این صنعت دارد و به مرحله بلوغ رسیده است.
اختصاص امتیازات ویژه به شرکتهای دانشبنیان آذربایجان شرقی با تصویب قانون جهش تولید
• فروش در هایپرکالاها، اقساط و لیزینگ چه تاثیری در فروش و تولید داشته است؟ واقعیت این است که دنیا چه بخواهیم چه نخواهی به سمت ایجاد مراکز عمده عرضه لوازمخانگی و … و فروش اینترنتی حرکت میکند و جا میافتد و این سمت و سویی است که ایران هم به همین سمت خواهد رفت اما به دلیل این بازار سنتی و نحوه توزیع و فروش به صورت مویرگی و خردهفروشی در ایران است این میتواند آسیبهای جدی به توزیعکنندگان خرد بزند.
در شرایط اقتصادی کشور هم قطعا با توجه به اینکه ۷۰ درصد فروش لوازمخانگی به صورت خرد است میتواند موجب آسیب دیدن قشر توزیعکننده سنتی شود و اتحادیه فروشندگان هم به این قضیه آگاه است. این مسیر باید آرامآرام پیش رود ضمن اینکه اگر تسهیلاتی برای فروشندگان در نظر گرفته میشود فقط برای مجموعه بزرگ فروش نباشد و تسهیلات بانکی به بقیه هم پرداخت شود اما خطری که این گونه عرضه دارد این است که شخص یا سیستمی که بخش فروش متمرکز و هایپرکالا را هدایت میکند مورد وصول باشد که خدایی ناکرده اتفاق ناگواری چون کلاهبرداری صورت نگیرد. مساله بعدی این است که همین هایپرکالاها به مرور میتوانند به نوعی سیاستهای تولید، فروش و قیمتگذاری را تعیین کنند و دست تولیدکنندگان به مرور زیر گیوتین آنها خواهد بود.
• آیا تبلیغات در برنامهها و توسط اشخاص خاص مانند ورزشکاران و هنرمندان نقش موثری در میزان فروش دارد؟ تبلیغات در دنیا حرف آخر را میزند و اگر دقت کنیم شرکتهای معتبر در دنیا مانند بوش، سامسونگ و همه برندها نحوه تبلیغات کاملا حرفهای دارند و قطعا در ایجاد بازار مناسب و میزان فروش نقش مهمی بازی میکند و امروزه تبلیغات و سیاستهای فروش نبض تپنده هر واحد تولیدی است.
• چشمانداز و آینده این صنعت با توجه به وضعیت اقتصادی کشور چیست؟ در کشور تورم رکودی وجود دارد و در کنار آن هم رشد نقدینگی را شاهد هستیم که متوسط آن بالای ۳۰درصد بوده و معنی رشد نقدینگی ایجاد تورم است. در کنار این امر معیشت و قدرت خرید مردم دچار مشکل شده است و چنانچه شبکه بانکی و بقیه منابع مالی به کمک تولیدکننده نیاید و سیستم فروش، تامین مواد اولیه و اجزا و قطعات، واحدهای تولیدی قطعا دچار مشکل خواهند شد.
در این راستا انجمن لوازمخانگی ایران اخیرا نشستی با مدیرعامل بانک تجارت داشت و توافق شد که پلتفرمی را خود بانک آماده کرده بود و کارتهای اعتباری تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان برای مصرفکننده با سود تسهیلاتی ۵/۱۴در نظر گرفته است و در کنار این تسهیلات برای مصرفکننده انجمن تلاش کرد که واحدهای مختلفی را وارد این طرح کند و الان آغاز شده است و قصد داریم این روند را به بخش قطعهسازی، تامین مواد اولیه مانند شرکتهای فولاد مبارکه و صنایع مس ایران، واحدهای پتروشیمی تعمیم دهیم و زنجیره تامین لوازمخانگی را وارد این طرح کنیم که از این پلتفرم استفاده کنند و با شرایط اقتصادی و رکود و تورم بسیار این طرح میتواند کمکدهنده باشد. حسن این طرح این است که تولیدکننده با مصرفکنده و فروشنده به طور مستقیم طرف نیست و بانک اعتبارسنجی میکند و خرید دین صورت میگیرد و مهمتر اینکه بدون خلق پول این اتقاق میافتد و تورم کنترل میشود و فرایند تولید ادامه مییابد.
• وضعیت و حال صنعت لوازمخانگی چگونه است؟ در مقایسه با سال گذشته از نظر کمیت مقداری با کاهش روبهرو است و به دو دلیل یکی این که بازار در رکود است و بیشتر انبارها از کالای ساخته شده پر شده است دوم این که جریان ورود قطعات و مواد اولیه روان نیست و مانند سال گذشته اطمینان از واگذاری ارز وجود ندارد لذا تولیدکننده آهنگ تولید را آرام کرده است ولی در بازار کمبودی نیست و کالا به اندازه نیاز به فراوانی وجود دارد.
• فروش در هایپرکالاها، اقساط و لیزینگ چه تاثیری در فروش و تولید داشته است؟ فروش در هایپرها به نفع تولیدکننده است و شرکتهای تولیدی در لیزینگ دخالتی نداشته و مربوط به بانک و صاحب سراها است ولی صنوف فروشنده لوازمخانگی به کسادی بازارشان روبهرو هستند و بر کار آنها تاثیر گذاشته و از این نظر بسیار شاکی هستند.
• آیا تبلیغات در برنامهها و توسط اشخاص خاص مانند ورزشکاران و هنرمندان نقش موثری در میزان فروش دارد؟ به نظر من تبلیغات برای لوازمخانگی توسط اشخاص خاص مانند سلبریتیها تاثیر چندانی در فروش ندارد شاید برای مواد خوراکی و مصرفی تاثیر داشته باشد وگرنه تصویر یک فوتبالیست برای تبلیغ فرش یا یک هنرمند معروف برای یخچال چه معنی میدهد؟ آیا واقعا آن هنرپیشه یا هر سلبریتی در خانه خود از این محصول استفاده میکند؟ این گونه تبلیغات پول دورریختن است.
چه مولفههای دیگر در این موثر هستند؟ در فروش در وهله اول کیفیت کالاست که اگر کالا کیفیت خوبی داشته باشد مشتری اول، دومی و سومی را با خود خواهد آورد. تبلیغات درست و بجا، نمایندگان فروش که سفرای تولیدکنندگان کالا هستند از همه مهمتر، داشتن روابطعمومی قوی در شرکت -که متاسفانه در کشور ما بهای چندانی به آنها نمیدهند- نقش مهمتری در فروش ایفا میکنند؛ از طرف دیگر به دلیل محدودیتها، برندسازی کار بسیار مشکلی است و شرکتی آزادی عمل چندانی ندارد. مساله دیگر خدمات پس از فروش و در حین فروش است و ارائه خوب گارانتی و وارانتی.
• چشمانداز و آینده این صنعت با توجه به وضعیت اقتصادی کشور چیست؟ چشمانداز این صنعت با توجه به شرایطی که در آن قرار خواهیم گرفت مانند سایر صنایع خواهد بود ولی قدری بهتر است زیرا نسبت به این صنعت توجه ویژه وجود دارد.
• آیا تبلیغات در برنامهها و توسط اشخاص خاص مانند ورزشکاران و هنرمندان نقش موثری در میزان فروش دارد؟ تردیدی در آن نیست و آنچه برای مصرفکننده در لحظهای که تصمیم به خرید میگیرد محرک خرید نیست چون تورم قیمتی به نسبت توان خرید مردم بسیار افزایش پیدا کرده است. محرک در خرید نیست اما محرک در انتخاب است؛ در شکل خرید و نوع برند نقش دارد. ملاحظه میکنیم برندهایی که بیشترین سهم بازار را دارند و نسبت به آن تبلیغات محیطی و رسانهای فراوانی هم دارند سهم فروش بیشتری دارند. در شرایط فعلی که فرد اراده خرید کند از چه برندی بخرم و کجا خرید کنم قطعا نقش بالای تبلیغات در کل دنیا در انتخابف اولویت ایجاد میکند.
• فروش در هایپرکالاها، اقساط و لیزینگ چه تاثیری در فروش و تولید داشته است؟ برای چند برندی که سهم خوبی در بازار و تبلیغات خوبی دارند و به نوعی در سبد خرید مصرفکنده جای دارند شرایط خوب است و آمار فروش و توزیع خوبی دارند و این چند برند در سالهای اخیر به سمت فروش سازمانی رفتهاند و توانستهاند شرایط خوبی برای خود رقم بزنند اما ۹۷ درصد بقیه (به جز چند برند) به دلایل مختلف که باید واکاوی شود نتوانستهاند در فروش سازمانی جای بگیرند و بعد از آن هم سرمایه در گردش خوبی نداشتند و نتوانستهاند تبلیغات انجام دهند و در بخش R&D کار کنند و روی کیفیت کالای تولیدی خود تمرکز کنند چون هرچه حاشیه سود پایین بیاید بلافاصله تاثیر خود را در بخش آرانددی و کیفیت، خدمات پسازفروش خواهد داشت و به صورت دومینووار سهم بازار روزبهروز کمتر خواهد شد و در نقطه مقابل، هرچه حاشیه سود بالا میرود شرایط بهتر میشود و به همین جهت این چند برند چون فروش سازمانی داشته و در هایپرها خوب ورود کردهاند به شدت در بورس قرار گرفتند و بخش گستردهای از جامعه استقبال خوبی داشته است و هایپرها هم سود خوبی از این قضیه دارند و بانکها هم راضی هستند البته نباید فراموش کنیم که تبعات و مضرات این سبک فروش، خواهد داشت.
• وضعیت و حال صنعت لوازمخانگی چگونه است؟ نباید این مساله را فراموش کنیم که اگر به بررسی اتمسفر صنعت لوازمخانگی به عنوان دومین صنعت کشور از حیث اشتغالزایی و گردش مالی بپردازیم این صنعت ذینفعان متعددی دارد و باید هر کدام از آنها به شکل مجزا بررسی شوند. اکنون در بخش تولید براساس آمار کمی آمار بسیار بالایی داریم. آمار سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بالغ بر ۲۰۰ میلیون ظرفیت تولید صادر شده است که بر اساس محاسبات جمعیتی کشور به هر نفر سه دستگاه لوازمخانگی میرسد که متاسفانه با توجه به شرایط اقتصادی و تورم عجیبی که در قیمتها وجود دارد؛ قدرت خرید هماهنگ با نرخ تورم نیست. ظرفیت ایجاد شده چندین برابر نیاز بازار داخلی است و این افزایش بیش از اندازه تولید کمی، هیچ جای خوشحالی نمیتواند برای صنعت داشته باشد؛ زمانی که میزان عرضه افزایش یابد و در مقابل آن کشش و تقاضا به همان میزان نداشته باشیم بیتردید موجب کاهش قیمت نخواهد شد چراکه تولیدکننده مجبور است که کالای تولیدی را در انبار خود نگه دارد و هزینه نهایی تولید برای او بالا میرود چون هزینه سربار کالا بالا میرود.
هزینه انبارداری بالا است و تولیدکننده قادر به بازپرداخت تسهیلات اخذ شده نیست و همه این ضرر و زیانها در قیمت نهایی کالا تاثیر میگذارد و این دومینووار باعث افزایش قیمت اجناس میشود و دوباره به دلیل افزایش قیمت ایجاد شده توان خرید مردم کاهش مییابد و این شکاف گستردهتر و عمیقتر میشود به همبن دلیل برای وضعیت تولید ما به جز چند برند محدود که سرمایه در گردش خوبی دارند و سهم قابل قبولی در بازار داخلی دارند مطلوب است اما برای دیگر تولیدکنندگان که بالای ۹۶ درصد شرکتهای فعال در این صنعت هستند از وضعیت خوبی برخوردا نیستند. از سوی دیگر مصرفکننده هم با شرایط تسهیلاتیتوان خرید دارد و اکثر مردم توان خررید نقدی را ندارند و منجر شده که فروشندگان خرد ما که امکان دریافت تسهیلات به شکل گسترده ندارند را با یک رکود عجیبی برخورد کنند و بسیاری از مغازهها قادر به ادامه کار نیستند و تغییر شغل دادهاند یا تعدیل گسترده داشتهاند. حتی بخشهای دولتی مانند گمرک هم وضع مناسبی ندارند چون ثبت سفارشی نیست و قاچاق گسترده بیشتر از ورود قانونی کالاست.
• چشمانداز و آینده این صنعت با توجه به وضعیت اقتصادی کشور چیست؟ این صنعت هم تافته جدابافتهای از کل اقتصاد کلان کشور نیست و اقتصاد کلان کشور شرایط بسیار وخیمی دارد حتی در سطح جامعه و عموم مردم قابل درک است چون برخلاف دیگر حوزههای فرهنگی و سیاسی مردم به صورت روزانه و ملموس با آن در ارتباط هستند.
صنعت خارج از تاثیر پذیریش از بحرانهای اقتصادی مانند تورم، افزایش نقدینگی بدون پشتوانه، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش هزینه مالیات، مواد اولیه و ….. دارای دو ویژگی خاص است یکی این که صنعتی است مونتاژی و به شدت به واردات و تامین قطعات و مواد اولیه وابسته است و چون واردات به شدت وابسته به شرایط ارزی است و شرایط ارزی آسیبپذیر تحریم و دیپلماسی و ارتباطات بینالمللی ماست چشمانداز روشنی ندارد و مادامی که این چشمانداز روشن نباشد، نوسانات مختلف دلار تصمیمگیری برای تولیدکننده، فروشنده و حتی مصرفکننده به شدت سخت میکند و این بیبرنامگی بسیار خطرناک است. ارز اگر با هر قیمتی حتی ۱۰۰ هزار تومان ثابت شود تصمیمگیری و برنامهریزی به مراتب راحتتر و بهتر صورت میگرفت اما تا زمانی که نوسان دارد جای هیچ برنامهریزی را باقی نمیگذارد و این بزرگترین خطر پیش روی این صنعت است
دوم اینکه دولت قصد دارد کمبود خود را در بخش نقدینگی و خزانه از مالیات تامین کند؛ پیشبینی من این است که در سال آینده تولید در این صنعت بسیار سخت خواهد بود و از طرفی قاچاق که مالیات و عوارض و گمرکی هم ندارد که به شدت جایگزین پرقدرتی برای تولید داخلی و فروشنده و خریدار باشد.
عباس ابهری – قائممقام هلدینگ همتا صنعت ویرا (بلانتون)، عضو هیات مدیره انجمن صنفی تولیدکنندگان لوازمخانگی:
صنعت لوازم خانگی بدلایل متاثر از شرایط حال حاضر کشور، از شرایط مناسبی که در خور جایگاه فعلی آن است برخوردار نیست. امروز شاهد افزایش نقدینگی لجامگسیخته، علیرغم سیاست انقباضی دولت هستیم از طرفی تورم کمرشکن که به نوعی مالیات پنهانی است که مردم به دولت روزانه در حال پرداخت آن هستند منجر به این شده که هر فرد ایرانی در درجه اول با این اوضاع اقتصادی حاکم بر بازار، اولویت اول خود را تامین معاش و نیازهای روزانه و حیاتی خود دانسته و از درآمدی که دارد، تنها قادر است، به این نیازها رسیدگی کرده و در مواردی نیز حتی این درآمد پاسخگوی این نیازهای اولیه و انسانی، نظیر تامین هرم غذایی مناسب، داشتن مسکن مناسب، استفاده از خودروی شخصی متناسب و به روز و خیلی مواردی اینچنین، نباشد. حال با این اوضاع نابسامان، هر چقدر هم تولیدکننده شرایط فروش هیجانانگیز ارائه کند، بدلیل مشکلات اقتصادی که عموماً از دو منبع فشار تحریمیها و نبود مدیریت واحد بازار و اقتصاد ناشی است، مصرفکننده علاقهای به خرید معقول تولیدات لوازمخانگی داخلی را ندارد و اگر هم ترجیحی بالاجبار ایجاد شود، به ناچار سراغ کالای فقط ارزان رفته و به نام و نشان و خدمات پس از فروش محصول مذکور فکر نخواهد کرد. از این رو است که شرکتهای زیرپلهای علیرغم شاخصهای منفی مشاهده شده، در حال رشد هستند.
با این احوال، به جرات میتوان گفت که دستآوردهای بسیار زیاد و متنوعی در این صنعت شکل گرفته و در حال تکمیلتر شدن هم است. رشد تولید به نسبت دو سال قبل مشهود بوده و از طرفی افزایش کیفی تولیدات شرکت اصلی نیز بر اساس نسبتهای نصب به تعمیر موجود، کاملاً عیان است. به عبارتی این صنعت در حال عبور از دوران شکوفایی خود بوده و در برخی رده محصولات حتی توان رقابت با نمونه مشابه خارجی خود را دارد که اولین قدم ورود به بازارهای فراسرزمینی است. ورود شرکتهای دانشبنیان در حل معضلات صنعت و استفاده از توانمندی و دانش بومی این شرکتهای نوپا توسط تولیدکنندگان اصلی و بزرگ این صنعت، در حالی در حال انجام است که منتجه آن کاهش قیمت تمام شده و افزایش کیفی و بهرهوری در این صنعت را تا قبلاز سال ۱۴۰۵ با پوست و استخوان میتوان درک کرد.
شرایط اقتصادی امروز، شرکتهای تولیدکننده بزرگ را بر آن داشته تا جهت تامین و جبران کسر نقدینگی مورد نیاز برای سرمایه درگردش خود با انواع جشنوارهها و شرایط اقساطی خود یا با مشارکت بانکهای عامل، همچنان این زنجیره تولید را حفظ کنند. بدیهی است هیچ شرکت این قدر توان مالی ندارد که تمام محصولات خود همواره به صورت اقساط عرضه کند، چراکه منابع لایتناهی در اختیار ندارند و از طرفی سرکوب قیمتها و قیمتگذاریهای سلیقهای و ورود نابجای سازمان های نظارتی، عمده تولیدکنندگان را به این سمت هدایت میکند تا از امکانات و توانمندیهای فروشگاه زنجیرهای بزرگ و یا مراکز توزیع و فروش عمده و مدرن امروزی نیز در کنار دیگر کانالهای فروش خود برای جبران این کسر نقدنگی که از سوی بانکها نیز تامین نشده است، استفاده کنند. روشی که در دنیای امروز رمز ورود به بازار برای محصول شما، داشتن تعامل و توانمندی صحیح برای ورود به این هایپرکالاها به جهت جلب رضایت و توجه مشتریان است. به عبارتی معتقدم اگر نظارت در سطح عرضه را بیشتر کرده و این نوع فروشگاهها را در کل کشور گسترش منطقی دهیم، شاید بخشی از تحریک تقاضای مورد نیاز برای رونق صنعت و پاره نشدن زنجیره تولید از این طریق مرتفع شود. بهرحال باید پذیرفت در شرایط تورمی و تحریمی، فروش اقساطی و لیزینگی و مشابه این روشها، هم به تولیدکننده در تامین سرمایه درگردش و کمتر شدن دوره مالی هر محصول میشود و هم محرکی است که مصرفکننده نهایی علیرغم مشکلات معیشتی، بتواند با اندکی مدیریت درآمد خود، کالا مورد نیاز خود را تامین کند.
حوزه مارکتینگ و علیالخصوص دیجیتال مارکتینگ، امروزه تبدیل به یک علم شده و اینکه هر کسی بتواند ادعای توانمندی انجام تبلیغات بازاریابی نماید، لازم است در وهله اول بررسی شود که آیا علم و تجربه انجام این کار را دارد یا صرفاً چون چند صباحی به دلیل حضور در برنامهای یا انجام کارهای خاص در فضای مجازی توانسته است تعدادی دنبال کننده جذب کند، حال میتواند فروش محصولی را گارانتی یا باعث شود شناخت یک برند در جامعه بر اثر تبلیغ این شخص تغییر شگرفی ایجاد کند. از این رو شاید به صورت مقطعی شما یک جهش یا پیک در فروش در یک مقطع زمانی محصولی را شاهد باشید، ولی یقیناً سرعت نزول و از دادن شرایط پایدار فروش محصول هم بیشتر خواهد شد. لذا به عنوان یک برنامه بلندمدت استفاده از افراد شناخته شده که هرازگاهی شهره عام در فضای مجازی میشوند نباید صورت گیرد.
فروش یک فرآیند چند وجهی و عملاً یک علم روز است. نمیگویم فروش از طریق افراد مطرح شده در فضای مجازی تنها راه است یا اصلاً مناسب نیست؛ بلکه همواره تاکید دارم به لحاظ جامعهشناسی، با نیم نگاهی به روند تغییرات در سلیقه خرید مشتری در کشورهای روز دنیا، نباید هیچگاه همه کانالهای فروش استفاده شده در مارکت لوازمخانگی تعطیل کرد یا بخشی از آن به تنهایی رشد داد. ایده خوب، انتخاب محصول مناسب برای تولید بلندمدت، تجاری و اقتصادی تولیدی کردن و پرهیز از توسعه صرفاً عرضی، رصد دایم بازار و رقبا و… همه و همه جزء مولفههای موثر در فروش کالاست.
اگر در این صنعت بتوانیم نقشه راهبردی و سند تحولی مدون که با نظر اجماع، قانونگذار، ناظر قانون، تولیدکننده، تنظیمگر بازار و ناظر دولت و دیگر ارگانهای موثر بر این صنعت تهیه شود، قطع به یقین این صنعت با پتانسیلهای ایجاد شده در آن به واسطه خودباوری تولیدکنندگان و مقابله با تحریمهای ظالمانه و همت همه ارکان غیرحاکمیتی موثر در زنجیره تولید و نه بسان شرکتهایی که بجای فروش کالایی که بتواند ارزش افزوده برای مشتری ایجاد کند و بعد از خرید احساس غبن و زیان نکند، با تبلیغات اغواکننده فقط برند فروشی میکند، دارای آیندهای روشن و رو به پیشرفت است. البته سال ۱۴۰۳ با توجه کاهش قابل توجه سرمایهگذاری در کل صنایع کشور، شاید تلاطمهای ناخواستهای را در صنعت شاهد باشیم. امیدوارم با درایت مسئولان و تدوین استراتژیهای صحیح، عملیاتی و کارآمد، از افول صنعت جلوگیری کنیم.
جولان برخی از فعالان بیشناسنامه یا واردکنندگان غیرشرکتی در این فضا، شرایط را برای مردم سختتر کرده و هزینه...
امروز در بازار لوازم خانگی هر چهار بخش درگیر در این صنعت ناراضی از شرایط کنونی هستند
احسان فدایی: ماشین لباسشویی سال ۱۳۹۸ در برندهای خارجی و ایرانی زیر ۳ میلیون بود اما حالا بالای ۲۰ میلیون تومان...
اکثریت شرکتهای تولیدی لوازم خانگی در کشور (۲۵۰ شرکت فعال) نتوانستند از وضعیت موجود استفاده کافی ببرند و رونق و...
از روزی که دلار از مرز 50 هزار تومان در بازار عبور کرده، شاهد آن هستیم که تولیدکنندگان جنس به بازار نمی دهند